سلام. خوبه بعضی وقتها سلام کنم که بعضی کم لطفها نگن مامانت سلام یادت نداده، آخه مامان بیچاره ی من سعی کرده خیلی چیزا یادم بده اما کوتاهی از من بی کله بوده که یاد نگرفتم و مامان جان را به مرز سکته بردم.... حالا سلام، فردا روز درختکاریه خیلی دلم میخواد درخت بکارم یه دونه،۱۰ تا ، ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ تا...... مثل بعضی آقایون که رفتند و در کشورهای اجنبی کاشتند ، ببینیم در کشور خودمون چه بیلی بزنند به سر ما که ازشان بر نمی آید گل بزنند چه رسد به درخت..... بگذریم که از گَِل گرفتگی در وبلاگم بسیار ترسانم اصلا نمیخوام سیاسی بشه و این حرفها......
اصولا من از کاشتن خوشم میاد حالا چه بذر باشه چه گل باشه چه درخت باشه چه آدمهایی باشن که بسی لایق درخت شدن باشن. البته سو تفاهم نشه بنده اصلا قصد جسارت ندارم اما هستند کسانی که به کاری نمی آیند جز کاشته شدن و درخت شدن و کمک به فضای سبز.
گرچه فکر کنم فردا حتی نتونم یه درختم بکارم اما حتما تلاشم رو میکنم که بابا راضی بشه ما رو ببره اگه نشد به جون آقا قشنگه نق میزنم آخه اینا هیچ کدوم دوستدار طبیعت نیستن البته یه کم هستن ولی ......... گشادیشون (با پوزش )به اشتیاقشون غلبه کرده این گونه گشته اند....
نکته۱: بشنو از آزیتا چون حکایت میکند............. افتاده بین گشادان،هی شکایت میکند
نکته ۲: امروز زیاد سردماغ نبودم از پستم خوشم نیومد شما با نمک خود نوش جان کنید
نکته ۳: اگه میخوای فردا روزی خدا درختت نکنه حتما یه درخت بکار...