حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۰۵
تیر ۹۰

بیا دیگه طاقت ندارم...بیا خیلی بهم فشار اومده...فکر کنم به خیلی ها فشار اومده ها...از قیافشون تو خیابون معلومه...از کرم هایی که میریزن...از اینکه با زبان بی زبانی میگن آره من میخواااااااام!!!بیا بزن توش...

تو چی؟؟؟یعنی تو نمیدونی؟؟؟خوب من که میدونم...چون چند روز پیش دکتر بهم گفته...چی گفته؟گفته یه مدت بسه!!گفتم چرا آخه نمیتونم...گفت  نه ...گفت برو روانپزشک !!شاید N y m .................c داری....طبیعی نیست...

رفتم دکتر روانشناس!!راستی داشتم همونو...یه کارایی بهم گفته که انجام بدم اما نمیشه...بخدا نمیشه خیلی سخته خوب...

ااااا این قدر به من گیر نده خوب ...یکی مثه من اون ور آب میره شغلهای خاص میگیره...جون خودم دکتره گفت!!!اااا نخند به خدا دکتره گفت!!!

جمله با کمالات!!

+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 11:34 شماره پست: 29

بعضی ها مثل قطار شهربازی می مونن باهاشون خیلی بهت خوش میگذره ولی به هیچ جایی نمیرسی


راستی از این بعضیها کجا پیدا میشه حداقل خوش بگذرونیم به جایی رسیدن پیشکش!!
موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۰/۰۴/۰۵
آزیتا م.ز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">