حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۱۵
شهریور ۹۲

دلم واسه دخترم تنگ شده!!! طلا رو میگم!!! صبح پا میشد صدا میزد بیدارم میکرد...الهی فداش شم کلی گند کاری میکرد اما بازم دوسش داشتم !آدم که عاشق 1 نفر باشه با گندکاریم عشقش کمرنگ نمیشه!!! الهی بمیرم اگه روزی دو ساعت نازش نمیکردم بد اخلاق میشد، قهر میکرد! کِز میکرد جلو آینه 1 بست میشست نه هیچی میخورد نه حرف میزد!!! بابام از دستش کلافه بود! صبح تا شب غر میزد به جونم! اولش بابا رو خیلی دوست داشت ولی از وقتی فهمیده بود بابام دوسش نداره دور و بَرش نمیپلکید! آخرشم بابا پیروز شد... دخترم داد به یکی دیگه بزرگ کنه! مطمئنم اونجایی که رفته تربیتشو خراب میکنن هیچی!!تازه اینقدم دوسش ندارن،لوسشم نمیکنن! دخترم که رفت بابا میگفت آخی بالاخره یه نفس راحت میکشیم بدون اینکه 100 تا پَر بره تو ریه هام!! سنگدل! حالا دخترم اینهمه شیرین کاری میکرد! یه ذره هم پی پی و پَر میریخت مگه چی میشد!!!!؟؟دلم براش عین چی تنگ شده....واسه اون «مامان بیا» ،«بدو بیا» گفتنش! واسه وقتی کله اش زورکی میذاشت لایه انگشتام یعنی به ناز کردن ادامه بده!!هِی تند تند خمیازه میکشید.....طلا، مامان ، تو هر جا باشی همیشه تو قلب مامان میمونی!

همه فکر میکنن خُل شدم وقتی عکسهاشو میبینم گریه ام میگیریه یا وقتی تخمه های وسط فلفل دلمه رو میریزم دور یادم میفته که چقدر این تخمه هارو دوست داشته یا وقتی شوید میبینم!!! خوب دوسش دارم، واسه دوست داشتن حتما باید حساب و مدرک سفت و سخت داشت؟! از وقتی گردنش به زور نگه میداشت خودم بزرگش کردم یعنی نباید دوسش داشته باشم!؟
موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۲/۰۶/۱۵
آزیتا م.ز

نظرات  (۱۰)

آخی :(
پاسخ:
:(
خیلی نازه... یعنی خیلی ناز بود! :))


پاسخ:
:((((((((
حرفم میزد آزی؟؟؟
پاسخ:
آذه حرفم میزد....بیشتر میگفت بدو بیا....گاهی هم میگفت مامان بیا.....بیا هم زیاد میگفت.....:)

از بس بهش گفته بودم بدو بیا :D
Ey joooonam
Bishtar b to
Ghosse nakhoria khoshgelam
:-*
:(
پاسخ:
:-*
آخــــــــی طلای مامان :(
پاسخ:
:|
جیگرشووووووووووووو
پاسخ:
:) دخترمه هاااااااااااااااا روش غیرت دارم :p
fاگه واقعا دوسش داشتی باید واسش می جنگیدی.
تو مقصری عزیزم. الکی مظلوم نمایی نکن.
اولش فک کردم مرده! ولی وقتی دیدم تو به خواسته ی بابات تن دادی....
تف تو این روزگار....:(
پاسخ:
به خاطر اینکه نمیشد تنهاش بزارم وقتایی که میخام از اینجا برم تهران کسی نبود نگهش داره!! تهرانم که بابام اینا نمیخواستنش دیگه! حساسیتم داشتند....

اینها همه جبرِ روزگاره! گاهی ما نمیتونیم باهاش بجنگیم!
به نظر راست میگن تو عشق همیشه دوریه
به این فکر کنید که الان یک خانمی مثل شما اونجا هست که خیلی دوستش داره
پاسخ:
امیدوارم...ولی بعید میدونم هیشکی دیگه مث من دوسش داشته باشه...من کلا چون یکم دیوونه ام...دیوونه وار دوست میدارم :)
برعکس به نظر من شما  خیلی عاقلید
پاسخ:
بهلول هم دیوانه میپنداشتن ;)

اوه اوه آیکونِ خود شیفتگی :))))
بله دقیقا مثال خوبی بود.
شما وقتتون رو صرف یک پرنده زیبا کردین این نشون میده خیلی فرد خاصی هستین
پاسخ:
اوه اوه...این واقعا خاصصصصصصصصصصصصصصص بودنمو نشون میده؟!!!! 0-O خخخخخخ

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">