حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۱۳
بهمن ۹۳

یه شوهر عمه دارم الان نزدیک شصت سالشه... تا نزدیکهای پنجاه سالگی حتی لب به سیگار نمیزد... کلا دیپلمش هم به زور گرفته و اون موقع که بابای من مهندس شده بوده به قول خودش گِل لگد میکرده ولی همچین آدم با جوربُزه ای بود که الان ده تا مث بابای منو ، ده تا چیه، صد تا مث بابای منو میخره و آزاد میکنه! کلا ایشون اخلاقهای خاص زیاد داشت و داره... به حسود بودن معروفه ولی الان همه میگن یه کاری کرد که فقط بقیه بهش حسودی کنن، زیادی راحت و رُکه.... ممکنه یهو تو جمع یه حرفی بزنه که همه کُپ کنن...حالا کار ندارم... گفتم تا پنجاه سالگی لب به سیگارم نمیزد ولی از پنجاه سالگی به بعد که واسه خودش اعلام بازنشستگی کرد و پسرهاش رو به جایی رسونده بود که بتونن مث خودش پول پارو کنن! شد یه تراکتوره زنده!!!! یعنی عین اگزوز خاور، دود سیگار و تریاک از تو دماغش میده بیرون... یحتمل پیش خودش میگه من دیگه آردهام رو بیخته و الکهامم آویختم... بذارید عشق و حالم رو بکنم... مثلا یهو واسه صفای خودش نیم کیلو تریاک میخره دور رفقا میشینن آی الان نکش کِی بکش... کلا یه اینجور آدمیه...حالا چی شد نصف شبی یاد این شوهر عمم افتادم!؟ 

از جوونیش یه تیکه کلامی داشت و هنوزم داره که از هر چی بدش میومد و حالش رو بهم میزد در جا اون تیکه کلامش رو بکار میبرد!!! درسته که من این تیکه کلام رو وقتی بچه بودم زیاد از دهنش شنیدم و باعث بی تربیت شدنم شد، اما گاهی، فقط و فقط ،حسی که بهم دست میده رو میشه با همون جمله بیان کرد... حالا چی یود؟

مثلا این شوهر عمم یا همون آقای خ.م در حال تعریف کردن از موضوع یا شخص خاصی بود که ناگهان با بالا بردنِ فرکانس صداش و تاکید بسیار زیاد بر واژهٔ دوم یا وسط جمله، میگفت ، «آدم عنـــــِش میگیره»... بعله همون تیکه کلامه معروف آقای خ. م چیزی نبود جز این... که نهایت تهوع و تنفرش از چیزی رو کاملا بطور دقیق به بقیه انتقال میداد خخخخخخ

حالا گاهی پیش میاد وبلاگ و یا پیجهای بعضیها رو باز میکنم اون وقته که دقیقا میفهمم این آقای خ.م چه احساسی داشته و میخواسته انتقالش بده... و در همون لحظه بهش حق میدم که از این جمله استفاده میکرده...حتی اگه باعث شده که یه بچه با حرفهای بی ادبی زودتر از موعد آشنا بشه... 


+با پوزش از حضار اگه خاطره کمی بد بو بود :))))

موافقین ۲ مخالفین ۴ ۹۳/۱۱/۱۳
آزیتا م.ز

نظرات  (۲۴)

البته الان فرق کرده. دیگه مثل گذشته نیست. از این بی ادبیا بدترش رو بچه ها به صورت خودجوش بلدن و همچین قورتت میدن که نگو و نپرس. تازه به ما چیزی یاد ندن خوبه وگرنه ما نمیتونیم بی ادبی یادشون بدیم :))
پاسخ:
موضوع اصلیه این پست این بود که ادم با خوندن بعضی نوشته ها و دیدن بعضی عکسها عنش میگیره و گرنه مبحث بچه های با ادب دیروز و بی ادب امروز به من هیچ ربطی نداره نه فعلا بچه ای دارم نه دور و برم بچه ای هست.... در ضمن ما با ادب بودیم کجا گرفتیم؟ اصن به موضوع اصلی توجه نکردی خوشم نیومد ....... خخخخ
خخخخخ یادم باشه یه بوگیر بزنم به مانیتور! :))))))))
پاسخ:
یادت باشه :)
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۳۷ مهندس بهشت
خخخخخخخخخخخخخ
ای بابا آدم عنش میگیره
طرف دیه خیلی خیلی اخلاقاش خاصه
پاسخ:
:)))))) 

بعله خاصه ولی تیکه کلامش حرف نداره :)))))
جرأت داره یکی تو خونه ما بگه بابام یک درس اخلاقی بهش میده که طرف با خودش بگه عن خوردم حرف بد زدم خخخخخ آخه یه بار با غلظت درباره یکی گفتم طرف چقد مزخرفه مامانم درجا مچ گرفت گفت بی ادب مزخرف چیه این کلمات زشت چیه حالا من از خنده داشتم میمردم خخخخ 
در هوای دل انگیز بهاری زمستونی کله صبح سرویس دانشگاه با صدای آهنگ مزخرف گوشیه دختر پشت سریم که هی دیلینگ دیلینگ داره.......روزتون کوت انرژی
پاسخ:
خب بعله ! اما درخفا میتونی استفاده اش کنی :))))) آیکون آزی ای که داره بچهء سر به راه مردم رو از راه بدر میکنه :)))))
خخخخ اولش که اونطور سر صحبت رو از شوهرعمه گرام باز کزدی و سیگار و تراکتری شدنش گفتم لابد همین دود و دم کار دستش داده و به رحمت ایزدی پیوسته خدای ناکرده :دی

آی گفتی آی واقعا آدم عنش میگیره!!! اصن هرچی صفحه رو بالا پایین میکنی هی بدتر میشه اسالی میشه کلا خخخخخخ
هی هم من تو اینجور مواقع مووخام خودمو نگه داررررم نرینم ب طرف!!! 
استغفرلله ببین نمیزارن باادب باشیم ها:دی
پاسخ:
خخخخخ نه بابا سر و مر و گنده هستن در خدمتتون و عشق و حال و نظارت بر کار دارند :)))))


پس معلومه خوب جمله رو بطور هملی درک کردی... البته بنده با مشاهده اولین چیزی که عنم میگیره صفحه رو بسته و بیش از ان با اعصابم بازی نمیکنم :))))
بعد اونوقت به لحاظ فیزیولوژیک هم این اتفاق میفتاد یا فقط بار معنایی رو در قالب لفظ ارائه میفرمودن؟
چون ، اینکه میفرمایی حسود بودن ، احتمال اینکه دائما از وقایع روزمره  ع..شون بگیره خیلی بالا میره ،بعد اگه این ..ن گرفتن واقعی باشه ،لذا اقامت دائم در مستراح اجتناب ناپذیره .
البته به ما چه !!!؟؟
پاسخ:
نه اتفاقا از وقایع روزانه عنشون نمیگرفت خدایی از مسائل بجایی چیزشون میگرفت! بعدم من که ندیده بودم عملی رخ بده همیشه در گوشه ای لمیده بودند و صرفا لفظ را با تاکید بیان میکردند! 
و در اخرم صحیح میفرمایید به شما  چه خخخخخخ 
 آغا اینو گفتی یاد بابابزرگم افتادم :))
یه بار یه کارگری سر ساختمون عموم اینا بود و کارش درست انجام نمیداده و بابابزرگم حرصش میگیره و باهاش بحث میکنه و کارگر درمیاد به بابابزرگم میگه دوست دارم عن کنم تو این کار...بابا بزرگ منم درمیاد بهش میگه عن نکن گشنت میشه خخخخخ :)) اصلا تو جواب بابابزرگم بعد چندسال هنوز موندم خخخخخ
پاسخ:
:))))))))) عن نکن گشنت میشه؟؟؟؟؟؟؟ خخخخخ خداااا خخخخخ
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۰۵ خاله دخملی ها
تیکه کلام جالبیه
میتونم در مواقع خاص و بسیار ضروری تو دلم ازش استفاده کنم :)))))
پاسخ:
دقیقا :)))) قابل نداره خخخخ
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۳۷ ساماناماسان
در اینترنت به کرات این اتفاق برای آدم میفته بعد جوری این حس به آدم منتقل میشه آدم دلش میخواد تا دیگه کلاهش افتاد نره اون سمت حالا ف.ی.س.ب.و.ک 
ت.و.ی.ی.ت.ر 
و.ا.ی.ب.ر 
حتی دنیای واقعی ولی خب چی میشه کرد !
پاسخ:
خب گاهی ناگهانیه.... بعد یهو چشات سیاهی میره خخخخ
حالا از دیدن چی ..... گرفت؟؟ :))))))
پاسخ:
دیگه حالا بمـــــــــــاند :))))
:)))))))))))))))))))))
وااای خیلـــــــــــــــــــــــی خندیدم!
+خاطره لادن عالی بود! =))))
پاسخ:
نوش جان :)))
این فحشی که شوهر عمه ی گرام میدادن زمان بچگیت ، انگشت کوچیکه ی فحش هایی که این روزا توی محیط های مجازی رد و بدل میشه هم نیست ! یعنی یه جوری دارن فحش های مختلف رو بین مردم جا میندازن که آدم باورش نمیشه :|
پاسخ:
خب این فحش نبود که ابراز احساسات بود.... خخخخ

بلی بلی جامعه رو به بد دهنی میرود...
:)) یوخ نچّاد این شوعر عمه ی شما .. ملت جونشونو دوس ندارن!

+ همه ی آدمای رک قابل تحمل نیستن . مثه زنداییِ من . اووووف نگم نگم
پاسخ:
لدفن خط اول را معنی و تفسیر کنید :)

بلی  شاید
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۶ آقای همکار
آزی من موندم وسط اون همه معتاد حرفه ای چطوری تو معتاد نشدی!
یکمم با ادب تر بنویس حاج خانوم :p
پاسخ:
من مصداق بارز ادب از که آموختی از بی ادبانم.... واسه همون معتاد نشدم خخخخخ

بعدشم از بس توی پاستوریزه منو نهی کردی باید اسم وبلاگم رو عوض کنم بذارم حرفهای کاملا پشت پردهٔ آزیتا.... بذار راحت باشم یکم پرده دری کنم دلم پوسید بغرعان عهههههه
راست میگه. دمش گرم اصن.
یه کتاب چند وقت پیش خوندم اگه اون موقع این پستُ گذاشته بودی برای هر صفحه ش، یه بار این عبارت زیبا رو به کار میبردم.
پاسخ:
کتاب رو واسه خودآزاری خوندی عایا؟؟؟؟:))))
:))))))))))
آزی اولش که از شوهر عمه یا همون آقای خ.م خوندم اصلا فکر نمیکردم آخرش اینجوری ختم بشه 
فکر میکردم بحث اخلاقی یا مالی باشه 
:)))))))))))
کاش وبلاگهایی که تو رو به این حال رسوندن رو هم میذاشتی دوستان برای رفع یبوست ازش استفاده کنن :)))))
ببخشید کامنت منم بی ادبانه شد 
جوگیر شدم :))))
پاسخ:
کمال هم وبلاگی در تو اثر کرد :))) 

نه دیگه نمیخوام فتنه بپا کنم که خخخخ
من یه عادت گندی که دارم نمیتونم کتابُ نصفه بذارم کنار. اگه شروع کردم حتما باید تمومش کنم. حتی اگه کتاب جالبی نباشه و برای هر صفحه ش مجبور شم دوتا فحش به نویسنده ش بدم:-))
پاسخ:
یجور خودآزاری بحساب میاد، والسلام خخخخخ
میگما ببخشیدا بی ادبی حاج خانوم خوب طرفم هم دودول داره هم باسن شما بری وبلاگش عنت بیاد اونم میاد وسط وبلاگت شلوارشو می کشه میشاشه بهت هر کنشی واکنشی داره دیگه
پاسخ:
شما نگران نباش... نه که مستراح وبلاگ من خیلی کم استفاده میشه... استفاده اش برای کسانی که تنگشون اومده ، آزاده! چاهشم خالیه خالی... خاطر نیازارید هه
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۲۲ مهران مهرگان
 باز خدا رو شکر اسامی وبلاگ ها رو رسانه ای نکردی :)
پاسخ:
اون وقت میشدم سران فتنه در وبلاگ نویسی :)))))))
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۳۵ ساماناماسان
این خ . م میتونه مخفف زشتی هم باشه :)))))))))
پاسخ:
الکی شائعه درست نکن مخفف اسو و فامیلشه :))))
یوقت نَـــچــّـــاد ( چاییدن=سرما خوردن مثلا) شوهر عمه ی شما .. ملت (استعاره از شوهر عمه ی شما) جونشونو (جونِ خودشان را) دوست ندارند!
(ینی هی تن تن مواد میکشه نمیترسه زارتی بفته بمیره!؟)

+ اینم ترجمه
پاسخ:
نه عزیزم معلومه خوب اطلاع نداری.... تریاک عمر رو بسیار بسیار بسیار طولانی میکنه... اگه تریاکشم جنسش خوب باشه که دیگه خیلی بیشتر ... هیچکس تا حالا ندیده هیچ تریاکی ای زود بمیره ، به شرطه اینکه فقط تریاک بکشه نه مواد دیگه... الان اطلاعاتت بالا رفت؟ 

رد ضمن تریاکیا خیلی هم جون عزیزتر میشنود به مرور زمان
در این متن چند نکته نهفته
1- آدم ... میگیره از دیدن بعضی آدمها (که خودت استادانه گفتی)
2- بابای شما مهندس بوده اونم زمانیکه ملت دو کلاس سواد نداشتند
3- شوهر عمت خیلی مایه داره. فامیلای شما هم آره
4- شوهر عمت خیلی لارجه
دقت کن ببین چند تا موضوع بی ربط رو چطور به هم ربط دادی ...
پاسخ:
تنها کامنتی بود که واسه این پست اومد و نظرم رو جلب کرد ممنون که به همه جزئیاتش توجه کردی :)
هوووم آره تریاک عمرو بیشتر میکنه مثه زن عموی مامانم . فک کنم اگه تریاک نمیخورد 20 سال پیش می مرد!

من فکر کردم سایر مواد مخدر رو هم استفاده میکنه
پاسخ:
:)
دقیقا منظور این پست رو فهمیدم و باور دارم که گاهی فقط این جملات عن دار هستن که میتونن حق مطلب رو ادا کنن، ولی خب خود پست به طور جامع منظور رو رسونده بود و خب بیشتر از موضوع پست این قسمت یادگیری بی ادبی برام جلب توجه کرد. آخه وقتی فکر میکنم کوچیک بودیم چه چیزایی بی ادبی بود و  حالا چه چیزایی بی ادبیه شاخ در میارم. الان واقعا بد دهنی خیلی همه گیر شده. دیگه این عن دار ها که فحش به حساب نمیان!
و درسته، شاید بعضی از نظرات من ربط مستقیمی به شما یا پستتون نداشته باشه ولی به هر حال یه نظر به حساب میاد. اما بعد خوندن جوابت این سوال برام به وجود امد که آیا اشکالی داره نظراتی رو که یهو به ذهنم رسیده و کمی خارج از بحث اصلی هستند رو بیان کنم؟ آخه انگار به مذاقت چندان خوشایند نیومده بود.
پاسخ:
نه ناراحت نشدم که! اخه بعضی وقتها میبینی یه پست مینویسی به طول شس کیلومتر و عرض ٩٠ سانت و کلی حرف توش میزنی بعد کلا ملت میچسبن به یه بخش کوچیکش! یکم ناامیدکننده است برااام خخخ البته این از اون پستها نبود! فقط گفته بودم که در مورد نسل قدیم و نسل جدید نیست! اون یه مبحث دیگه است :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">