۰۶
آذر ۹۴
روزهای اولی که شروع کردم به نوشتن این وبلاگ حدود هفت سال پیش ، از تنهایی خودم به اینجا فرار میکردم ، از روز اول سعی کردم حرفهایی رو بنویسم که توی دنیای واقعی تو دلم تلنبار میشد یا جرات گفتنش رو نداشتم یا ترس از قضاوت شدن یا هر چیزی... از روز اول اینجا روز نوشت نبود ، زندگینامه هم نبود! بعد یواش یواش هی خصوصی خصوصی تر شد.. بجای حرفهای بی پرده شد حرفهای روزمره و معمولی ، انگار ماهیتش عوض شد.. همۀ ماهایی که وبلاگ مینویسیم ، راست و دروغ ، خیال و واقعیت ، از هر چیز که نوشتنش برامون لذت بخشه می نویسیم. از اول قرار نبود زندگی من برای کسی راز باشه ، اما مجهول موندنش یه روند بود که یادم نیست از کجا شروع شد. اصلا قرار بود اینجا برای من یه جای شخصی باشه یه جای امن واسه فریاد زدن ، اما نموند ، از اون موقع هم انگار قسمتی از زندگی من رفت پشت پرده ...