۲۱
دی ۹۵
به زیبایی و خیرکنندگی آسمون خوزستان هیچ جای ایران ندیدم و دیگر هیچ..
عکس از خودم همین غروب
+ صرفا جهت تلطیف پست قبل :دی
به زیبایی و خیرکنندگی آسمون خوزستان هیچ جای ایران ندیدم و دیگر هیچ..
عکس از خودم همین غروب
+ صرفا جهت تلطیف پست قبل :دی
لعنت به غم ته نشین شدهء قلبم، لعنت به حرفهای نگفته به حرفهای نشنیده، لعنت به همهء نرونهای بدنم همون سلولهای همیشه پر از درد... چراغ خاموش ، سکوتِ خالی... یک روح سنگین ناراضی یک جسم ملتهب ارضا نشده... لعنت به من که هیچ کاری نکردم که کاری نمیکنم ، که گم میشم، که حتما یک روز میاید که تمام میشم... از بس که مرده ام و نشستمُ نگاه کردم.