۰۷
آبان ۹۰
چندی است خوشرنگی خاطراتت،بد رنگی یادم رو پرکرده...عجب آمیزۀ خوشرنگی،درست مثل رنگارنگ تی شرتهایت که از سرما بیم نداشتند و روی آتش تنت بی پروا می نشستند...نارنجی،قرمز....سبز....و سبز رنگ روزهای با تو بودن...سبز زودگذر!و شیرینی...کوهی از شیرینی...جعبه جعبه!اوووووووم خوشمزست خاطرات خوشرنگت...نرم و گرم و مهربان...و تلخ ترین قهوه ایست که نوشیدم...یاد تمام شدن جعبه شیرینی این چند روز!
۹۰/۰۸/۰۷