۱۴
مرداد ۹۲
تصور کن...تصور کن...
کنار دریا...تو یه ساحل تمیز! تو یه ساحل آزاد!!! پا برهنه روی شنهای نرم طلایی راه میرید...یه نسیم خنک مطبوع از سمت دریا میادو صورتتون رو نوازش میکنه...سکوت رو فقط صدای موجهای خوش اخلاق دریا بهم میزنه...روبه دریا می ایستی...دستهات توی دستهای یه نفریه که میدونی خیلی دوست داره...مثل خودت قدر این لحظه رو میفهمه! نفس عمیق میکشید...مسابقه هر کی بیشتر نفس نگه داره میذارید!!! بعدش قهقه میزنید زیر خنده....
همونجا میشینید2 تا شلیل از کیف در میاری که یکمی گرم شدن اما مزه شون دوبرابر شده! شلیل رو گاز میزنید آب شلیل جاری میشه اما اصلا مهم نیست که بچکه رو شنهای ساحل....همون موقع که صدای مرغهای دریایی هم میاد...یه بوسه با طعم شلیل!! :)
۹۲/۰۵/۱۴