از صبح که بیدار شدم هِی گیجی ویجی میرم....مثل آدمهایی که شب قبلش،بدمستی کرده باشن، حالِ مُخچشون هنوز سر جاش نیومده باشه...کلا راه نداره عمودی بشم،تا از حالتِ افقی خارج میشم،اون پام واسه این یکی لِزگی میرقصه!!!!اینجور مواقع است که میگن آش نخورده و دهانِ سوخته...بنده دیشب نه الکلی به بدن زدم،نه چیز دیگری استعمال کردم جز دو عدد بروفِنِ ناقابل که از فرطِ سر دردِ شدید طاقت فرسا نوش جان نمودم...تمام دیشب را دچارِ خوابهای خُزعبل بودم...و شیر قهوهٔ امروزم به دادم نرسید....
به من میگوید: "کاملیا وَنتاچی" میدانی چند روز است که دست به قلم نبُردی؟!؟! بعد من بهش میگویم...من؟!؟! من که صبح تا شب دست به کیبوردم....میگوید کاملیا مگر خنگ شدی؟ میگویم قلم....از آن قلمهایِ کربنی....همانهایی که از گرافیتِ مرغوب ساخته شدن از آنهایی که روی صفحهٔ سفیدِ نرمِ کاغذ خطوط نرم میکشند...حِس میکشند...از همانهایی که یک روز جانت به جانشان بسته بود...یادت هست؟؟ یادت هست، قول دادی ،چهرهٔ مرا بکشی؟!؟! کو؟ میدانی چند ماه است دست به قلم نبردی؟ میترسم بمیری، آخرم نکِشی....
من میگویم من؟!؟! راست میگویی، مدتی است مانند انسانهایِ برزخی شدم!!! میانِ آسمان و زمین...و اما تو؟ تو کی هستی؟؟؟ میگویی : کاملیا، منم دیگر...از کِی اینقدر خنگ شدی؟
تنها چیزی که صبح یادم است این است که ،این روزها خوابهایم پُر شدند از آدمهای غریبه ای که من نمی شناسمشان اما آنها چرا!!!! و اینکه ماههاست دست به آن قلمهایِ واقعی نزدم و اینکه کاملیا دیگر چه خریست؟هوم؟ لابد دیشب زیادی مشروب خورده بوده،که من امروز هنوز مُخچه ام سرجایش نیومده.... پووووف آشِ نخورده و دهانِ سوخته.....
۲
۰
۹۲/۱۱/۰۵
آزیتا م.ز
پاسخ:
شماها اینجا از کجا پیدایتان میشود؟؟؟؟؟ لابُد بازم صفحۀ نخستِ بلاگفا؟؟؟؟هوم؟؟ از کدوم گوری پس؟؟؟؟ :/
پاسخ:
خنگی دیگه....کجاشو نفهمیدی ؟؟ :)))))
بهله دستای مونه....
بهله هویجوری داره ازش میچکه.... خخخخخخخ
ترشی مگه چشه؟؟؟ خو یه شوهر بیاب که ظرفیتِ این همه هنرو داشته باشی من زرتی شووَر موکونوم به جانِ خودوم :))))
پاسخ:
شماها آدم نمیشید.....
کرمعلی که رفت خودشو سر به نیست کرد....
تو هم بیا...نه به اون هنرمند گفتنت نه به این حرفاااااااااااااااااات....عمرا اگه از شما آبی گرم بشه والاع :)))))))))))))))
پاسخ:
اگه اومد میگم یکی بهتر است برو اونجا...آدرست بده :)))))))))
+تچکر :)
پاسخ:
نخیر عکسِ ژوزفینِ.... :))
پاسخ:
خخخ آره منم میکشم.....
چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا؟؟؟؟ آخ چرا دور میکنن.... پووووووووووووووووف
پاسخ:
اوهوم بهله بهله....
خخخخخخخخخخخخ فکر کن.....یهو اون وسط میگه بسم الله رحمان رحیم....شنوندگانِ عزیز............. قرمساقِ جوجه :)))))))))))))
فکر کن یه درصد تعجب کنم اصن.... :)))))))))
پاسخ:
هار هار هار.....دل زنده بنگاه شادمانی میزند....
راستی از این به بعد حرفهای بی ربط به پست رو تو حرفی داری اینجا بگو، بزن....هم عمومی داره هم خصوصی ...ایجوری بِیتره....کامنتِ پستها پرِ نظرِ بی ربط نمیشه....پیشاپیش از همکاریِ شما تچکر مینموییم/// :)))
خدافظ :)
پاسخ:
عوضش من حوصله منظره ندارم....عاشق صورتهام...همیشه هم اول از لب شروع میکنم...لب دوز دارم اصن خخخخخخخ
چه بد....تو چرا؟!؟!
پاسخ:
واااااااو نداره زیاد ها :P
بهله کار خودومه دیگه....پَ چی؟
پاسخ:
عکس....؟یا نقاشی.......؟
البته خوابهای من همشون یه معنی ای دارن....چرت نیستن....توشون پره نشونه است....:)
پاسخ:
ببین...میگم حالا که داشتی میشمردی کامل میشمردی خو خیلیهاش جا افتاد... :D
1 شاخه نبات به نظرت یکم زیاد نیس؟؟!؟!؟! میترسم ورشکست بشی عییییییییییییزم U_U
از اونجایی که مطلعم شما خودت فضانوردی...احتمالا هم الان همونجاها به سر میبری...احتیاج نی بنده بشوتمت.....بعد میگم لازم شد دست به خودزنی کنم و واسه اینی که همایون بیاد این کامنتت رو بخونه خودم برم آدرس وبلاگمو بهش تقدیم کنم....تا از وسط چند شقه ات کنه خخخخخخخ
پاسخ:
ببین...یه بیست سال دیگه که قسطهات تموم شد....برو همون شاخه نباتم بگیر خودت بخور تا انشالا از مرض قند دار فانی رو وداع بگی....ما هم رستگار شویم....
خخخخخخخخخخ
اتمامِ کَل کَل....حالم خوب نی....
پاسخ:
حالت کوجا رفته؟؟؟ بوگو برگرده :))))) عاخه به من میگن مُلا آزی....
عروسی کوجا بود ...دلت خوشه جانم :)))
پاسخ:
میخای حجله رو هم همین جا به پا کنیم؟؟؟ نظرت چیـــــــــــــــــه؟؟؟؟ :)))))))))))))))))))))))))
پاسخ:
اشکال نداره ...من عادت دارم تو هیچ وقت نفهمی :))))))))) هار هار
پاسخ:
اصن هرچی دارم از همین ناخونا دارم... :))))))))))))
واقعا ازت ممنونم که به کاملیا توجه کردی ...دیگه داشتم دِق میکردم که کسی به این قسمتِ نوشته هووووووووووووچ توجهی نکرده بود :)
شاید...شاید... :)
پاسخ:
ممنونات!
ببین اسم وبلاگِ من تو پیوندهات....اون اشتباه نوشتی.....
خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی هم چطافطی.... :دی
پاسخ:
ای بابا....اسفند دونه دونه اسفند 130 دونه....
وووووییی عزیزم چقد تو مهلبونی.....منم شمارو دوست دارم:-*:-*:-*:-*
پاسخ:
وواااااا چی گفتم مگه؟!؟!چرا پیاز داغشو زیاد میکنی.....؟!؟! هوم؟
نخیر تو نبودی جنس لطیف بود....خخخخخ
واقعا به شفا محتاجم.....
پاسخ:
دائمش میدونم چیه اما خمرشو ننننننننننع.... 0-O چیه ینی؟؟؟؟؟ :))))))))
پاسخ:
آخــــــــــــی...خدایی اگه دوست داری عکستو واسم ایمیل کن تا بکشم برات...حرفه ای نیستم اما قول میدم تمامِ تلاشمو بکنم که خوب بشه :)
ایمیل: azitamz@yahoo.com
بضی آرزوها خعلی دست یافتنیِ جانم :*
پاسخ:
آتشفشان هنرم خواهرررررررر:D
پاسخ:
نع هر سری که نه.....چند سری در میون..... :))))))
پاسخ:
چاکریم به پای سلیقهٔ شما نمیرسه :P
پاسخ:
نع تو و چند نفر دیگه نفهمیدن.....
کلا دیگه دارم از شنیدن اسم مشهد کهیر میزنم :D
پاسخ:
خوبی عز خودته....
هنرمنشو میدونم اما معاشرتشو نیدونم :))))))
واقعا همینه که تو میگی...
پاسخ:
کاملیا تشکر موکونه :D
پاسخ:
نه بابا، این آلیشیا خواننده اُپراعه :)
پاسخ:
چش نخوره ایشالا..........تــــــــــــــــق :D
پاسخ:
اوهوم....فهمیدی.....ممنون که فهمیدی......مرسی که هستی و میفهمی :-*:-*
پاسخ:
عممه اصن...آلیشیا عمم....خخخخخخخ منم نیستم....
پاسخ:
واسه نماز پا شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
الان ینی غافلگیر شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هوم؟
پاسخ:
والا داهول خیلی وقته سمت اینجا نیومده....مگه آپ نمیکنه؟!؟!؟! من بیخبرم....از خیلی وقت پیش که من بلاگفا بودم نظر نمیذاشت!
پاسخ:
نخیر هدیه نیس.... آلیشیا نمیدونم چیه که خواننده اُپرائه....
اون زیری هم شخص خاصی نیس.....
پاسخ:
پ نه پ نمیشناسم O_O
پاسخ:
نه با پام انجام میدم خخخخخخخخخ
:p
پاسخ:
خوبه خودتم داری میگی چرندیات! خوبه ببند ببند :))