صورتی یادت هست، ما چقدر با هم خوش بودیم!؟ هر جا تو بودی من سرشار از احساسات رنگی میشدم! صورتی یادت هست ما با هم آواز میخواندیم! چه اهمیت داشت اگر کسی پُشت سرمان متلک می انداخت ، هوی پلنگِ صورتی را ببین! صورتی تو میدانی ، داشتنِ یک زندگی مثلِ پلنگ صورتی آرزوی من است! اصلا کاش من پلنگِ صورتی بودم! آنقدر راحت یک سطل رنگ دستم میگرفتم و همه جا را صورتی میکردم! همۀ چیزهایِ زشت را میکَندم و جایش گلهای صورتی میکاشتم! صورتی تو قشنگ میخندی...اما من این روزها در گریه میخندم! باز نیایی به من بگویی، پاشو کاسه و کوزه ات را جمع کن! خوشی زده زیر دلت! خودت خــــــــوب میدانی از زمانی که من ،مثل تو صورتی بودم کمی گذشته! تو رفتی یا من رفتم؟ یادم نمیاید! یادم میاید من در خیالات با تو شریک میشدم! یک مهِ صورتیِ شیرین مرا احاطه میکرد! مثل یک پشمکِ صورتی! تو به من میخندیدی و من برایت میرقصیدم! اینها اوهام نیست ، اینها تاثیراتِ یک جور دخانیات نیست! اینها واقعیت است!
صورتی تو خودت بهشان بگو..تو شاهد بودی...تو بهشان بگو! صورتی چرا رفتی؟
برگرد...اینجا کسی برایِ تو دلتنگ است! خودت را لوس کردی دیگر! شاید هم از اولش لوس بودی...خیلیها معتقدند تو خیلی لوسی! اما اگر لوس بودن اینقدر خوشرنگ است ، همان بهتر که لوس باشی! اصلا منم لوسم! صورتی میگویم بیا با هم لوس بازی در آوریم! بگذار مردم هر چه میخواهند، بگویند! آنها چه میفهمند صورتی بودن چه حــــــــــــــــــالی میدهد!؟ مردم رنگهایِ چِرک تاب را دوست دارند! دوست ندارند با یک لکه کثیف به نظر برسند! صورتی، میدانی که، صورتی که باشی با یک نقطۀ تیره هم کِدِر میشوی! ولش کن صورتی، دستت را به من بده، بیا لبهایت را غنچه کن! بگذار من صورتی وار لبهایت را ببوسم! آنها که نمیدانند یک بوسۀ صورتی چقدر شیرین است...آنها نمیدانند!
+قابل توجه بعضی از دوستان، این عکس همون عکسه!!!! نوچ نوچ (آیکون سر تکان دادن از رویِ تاسف) خخخخخخ