آدمها اینجوری اند، خیلی تلاش میکنند برای "دوست داشتنی" بودن!!! مخصوصا وقتی کسی جلویشان سبز شود که احساس کنند، چه خوب است اگر توجه او را به دست بیاورند!!! چه خوب است که خودشان را در دلِ این یکی جا کنند!!! شاید اصلا بد نباشد که بشوند مخاطب خاصِ همان طرف!!! مثلا طرف یک چیزهایی دارد که اینها خوششان آمده! دوست دارند بهش نزدیک شوند، که سلامشان را علیک بگوید.... حالا یا با نیت شوم یا غیر شوم، یا اصلا مثبت....
بعد، آدمها تصمیم میگیرند هر کدام به شیوهٔ خودشان دست به کار شوند!! بروند تو فازِ دلبری! بعضیها هم اسمش را میگذارند مُخ زنی... خلاصه شروع میکنند!!! بعضیها که کم حوصله ترند، زارت میروند سرِ اصل موضوع! فِرت میروند پیشنهادِ بی شرمانه میدهند، کمی سِمِج میشوند و از آنجایی که معمولا این روش جوابِ معکوس میدهد، تو پَرشان میخورد و بعد مجبور میشوند با دلی شکسته و ذوقی کور شده، میدان را ترک کنند!
یک سری هستند با حوصله ترند.... یکجورایی زیر پوستی و آرام آرام به حریمِ خصوصی فردِ مورد نظر وارد میشوند... یواش یواش جذابیتهایشان را رو میکنند... از هنرهایشان پرده برداری میکنند... هر از چندگاهی مهربانی میکنند... در یک زمانِ کِشدار، به سوژه توجه میکنند... هر از چندگاهی هم کمرنگ تر میشوند و درست در مواقع خاص پررنگ میشوند... یک جمله میگویند که همچین نفوذ میکند تا فیها خالدون طرف... اینجور آدمها کارشان را بلدند!!! خوب بلدند دلبری کنند... میایند و الکی الکی، خیلی زیر پوستی میشوند نقطهٔ توجهِ آدمی که شاید باور کردنش حتی برای خودشان هم سخت باشد... خُب از اینجا به بعدش چند حالت دارد...
یک حالتش این است که طرف به مقصودش رسیده و به طرف نزدیک میشود، با او حرف میزند، دوست میشود، حتی شاید رابطه خیلی جلوتر از دوستی هم برود، اصلا کار به جاهای خیلی باریک بکشد... خیلی ادامه دار و عمیق تر شود... دیگر خودتان بهتر میدانید، لازم نیست من با این حالم توضیح بیشتری بدهم!!!!
گاهی هم طرف اصلا از اول نیتش خراب بوده اما حالا که طرف وا داده و اجازهٔ ورود به حریمش را صادر کرده.... عینِ آب خوردن میایدُ همان نقشهٔ شومش را تا هر حدی که بتواند عملی میکند و به عبارتی سوء استفاده میکند و همانطوری که آمده بود، خیلی زیر پوستی و بی سر و صدا هم میرود گورش را گم میکند!
اما بعضی آدمها هم میشوند علامت سوال... می آیندُ دلِ طرف را میبرندُ توجهش را جلب میکنند بعد جاخالی میدهند!!! انگار که انتظارش را نداشته اند که موفق شوند!!! بعد قضیه برعکس میشود، حالا که ماهی طلایی، اسیرِ تورشان شده آنها پا پس میکشندُ ماهی دنبالشان میرود!!!
یه حالتِ عجیبِ دیگری هم وجود دارد! آن هم این که... آنقدر ماهی دنبال صیادش شنا میکند و صیاد فرار میکند و پا پس میکشد که ماهی خسته میشود!!! ادامهٔ این ماجرا را بی فایده میبیند و برمیگردد به دنیایِ معمولیِ خودش، آن هم در حالی که پسِ ذهنش همیشه شخصی را دارد که بی دلیل آمد، دلش را بُرد، اما بعد جا زد!!!! تا اینجایش هیچ!! اصلا طبیعی!!! اصلا به درک!!! اما چندی میگذرد، ماهی تمامِ سعی خود را کرده که به جریانِ عادیِ زندگیِ خودش برگردد ... گَردِ بی تفاوتی روی ماجرایش نشسته است.... آن وقت دوباره در همین بزنگاه... دوباره صیاد برمیگردد، دلبری ای میکند، خودی نشان میدهدُ داغی تازه میکند و طبق عادتِ همیشه اش دَر میرود!!!!!!

ماهی مینشیند؛ مُدام به قصد و نیتِ طرف فکر میکند و تنها چیزی که به ذهنش میرسد ، این است که طرف کِرم دارد ، آن هم از نوعِ حاد و مزمن!
نظر شما چیست؟ شما به ذهنتان چه میرسد؟
۲
۰
۹۲/۱۲/۰۱
آزیتا م.ز
پاسخ:
اییییییییییی وای من :////
چه همه دل سوخته اند این چه وضیه اصن؟؟؟
نه جون من کنج ازلت نری ها....فکر منو بکن دلم میگیره!!! :/
پاسخ:
ای بابا!!!!!!!!!!!!!!!! چرا عاخه؟؟؟؟ الان تو مورد عنایت کد.م دسته قرار گرفتی عایا؟؟؟
تو ک جوونی که :(
پاسخ:
والا من که قشنگی ای توش نمیبینم، کلا از چیزهای نامعلوم خوشم نمیاد.
این که دیگه عشق نمیشه، میشه مردم آزاری :-)
پاسخ:
خدا نسل هرچی کخداره منقرض کنه ;-)
پاسخ:
آقای همکار کیلو چنده جانم؟ چرا لنگ اونو وسط میکشی؟ :)
تو هم اینکاره ای؟ ینی مرض داری عایا؟ اُف بر تو....:D
پاسخ:
تو هم به مغز نداشتت همین قد داد؟
پاسخ:
اگر طرف نیتش خیر باشه که اشکال نداره آروم آروم دلبری کنه.
ولی خوب آدمایی که یهو پیشنهاد میدن، آدم های ساده تری هستند. :)
پاسخ:
خوب درست ....آره فیلمشو 10 بار دیدم رمانشم یه بار خوندم...ولی اینجور ادمهام باز میشه توجیه کرد رفتارشونو به قول تو میفهمن که اشتباه کردند که این اونی نبوده که میخاستن بعدشم میزارن میرن خب؟ ولی اینکه هر از چندگاهی دوباره بیان یه سیخی بدنُ کِرم بریزن دیگه صیغه اش چیه؟ =/
پاسخ:
بعله دیگه!!!! ایجوری اند بعضیهااااااا...... ای لعنت.... :)))))
داشتم بهت فکر میکردم عشقم!!!! :-*
پاسخ:
خب یکم حمایت میخاد که من هیچوقت نداشتم....شاید تنبلی و هزینه هاشم عامل بوده...اما واقعا هر وقت کسی ساز میزنه افسوس میخورم که چرا من نمیتونم بزنم=/
پاسخ:
خدا شفای عاجل مرحمت کنه انشالا :)
پاسخ:
پیشنهاد عالی ای هست اما واسه من جواب نمیده :|
پاسخ:
تنها کسایی که جنسی از سنگ دارن میتونن جدی نگیرن!!!! یحتملا!!!
پاسخ:
خب دستهٔ اول ساده ترینهان به نظرم حتی اگه فکر کنن که زرنگ هستن!!!!
دقیقا هر موقع بیکار میشن یا حوصله شون سر میره، دقیقا آفرین برتو :) چه خوب توصیف کردی :)
پاسخ:
البته که زیاد این مسئله رو اطرافم دیدم...و شاید گاهی هم اتفاق افتاده واسم!!!
واقعا!!!! شاید دعا نتیجه بده!!! آمیییییییییییین:)
پاسخ:
ای بابا به ماهی چه ربطی داره بدبخت.....ماهی باید آدم شه :)
پاسخ:
اوهوم....بعضیها اینجوری اند... =/
پاسخ:
این هاله ای از ابهام خود برزخه یعنی....اصن ادم رو صاف میکنه =/ خیلی خوب گفتی به خودا :)
پاسخ:
چه بده!!!!نرو....ولش کن!!!!! ماهی که عاقل باشه دنبال صیاد فراریش نمیره که :)
پاسخ:
بعضیها برعکسن تا میگی باشه فرار میکنن خخخخخخخ :))))) اینا از کدوم نوعند به نظرت :D
پاسخ:
جدا؟ شاید.... امیدوارم اینجوری باشه تا شاید متنبه بشن!!!
اما بعید میدونم اینقد عدالت باشه!=/
پاسخ:
بنده میتونم یه روان شناسه تجربی باشم اصن خخخخخ :)
پاسخ:
:-*:-*:-*:-*
خدا نکنه عزیززوووووم
پاسخ:
ممنون...
از درگیری برهیم صلوات :D
پاسخ:
مریض روانی....اینم حرفیه که احتمال درستیش بالاست
بدبخت ماهی :(
پاسخ:
:) دل زنده نیس داری به وظیفه اون عمل میکنی خخخخخخخ
پاسخ:
پس این وقت شبی....شب جمعه ای نظری نداری ولی دوست میداری ها؟ ;)
منم دوستت میدارم :-*
پاسخ:
اره ریزش داشتیم....نمودارها نزولی بود....:Dمرسی دقت ....اصن تو حلقم دقتت:P
پاسخ:
الهی قربون این جو دادنت اصن :)
یاد حرف مستر لهجه تو کلیپ قبلی افتادم ریال موجوده ولی ......موجود نی خخخخخخخخخخ:))))))
پاسخ:
کاملا باهات موافقم چقدر قشنگ گفتی چقدر خوب گفتی :) عالی بود....
واقعا بعضیها فقط تو حرفاشون قشنگن
پاسخ:
الهی بمیرم چرا گریه؟؟؟؟ خدا خفه کنه این ادمهارو که باعث شدن اشک تو در بیاد... :(
پاسخ:
عزیزم نمیخوام لو بدم که می خوایم چه کار کنیم، بعدا بهت میگم جیگری. :-x
پاسخ:
آره، تا اونجایی که طرف جا میزنه و میره نظریه تو صادقه ولی اون قسمتش که هر از چندگاهی دوباره میان یه خودی نشون میدن دلیلش چیه؟
پاسخ:
تو چه دخملی هستی؟
ننت ترکیده انگار نه انگار :D
خودت چطوری خوبی؟ معلومه که کجایی؟
پاسخ:
مار پِیتون لابد :))))))))
به ما میخوره صیاد باشیم عایا؟ ان هم از نوع فراری :D
پاسخ:
دقیقا!!!! بحث حساب کردن نیست بحث عادت و اسیر شدنه :)
:)
پاسخ:
تو هم به کرم رسیدی آخر :D
پاسخ:
سلام عزیزووووم
:))))
اینم یک نظر خوش بینانه است خیلی خوفه :) شایدم حقیقت داشته باشه اصن :)
پاسخ:
نوچ فکر نکنم =/
به ندرت پیش میاد :|
بزار برم یه گوشه کنج ِ ازلت بگزینم چندی ! :( هعی