ببینم رو سفیدم میکنید:)

بچه ها خانم "سوسن حسنی دخت" رو میشناسید؟؟؟ اگه میشناسید که هیچی اگه نمیشناسید ، اشکال نداره منم اول نمی شناختمشون، حالا چی شد شناختمشون...یه بار که داشتم با دکمه هایِ کنترلِ تلویزیون موسیقی مینواختم و هِی از اول میومدم تا آخر از آخر میرفتم اول! یهو برایِ اول بار بود که دیدم یه خانومِ خوشگلی داره خبر میگه :)) گفتم به به چه عجب تو تلویزیونِ ما خانمِ خوشگلِ خوش صدا هم دیده شد! خلاصه که متاسفانه ایشون در حال گفتنِ خبرهایِ زمخت و بدرد نخورِ سیاسی بودن اما بنده چون قوۀ تخیلم خیلی قویِ فرض رو بر این گذاشتم که خانم خوشجله (نه خانم خوجگلۀ خودمون تو فایلهایِ صوتی ها، بلکه همین سوسن خانم) داره مثلا یه متنِ باحال  رو با اون صدایِ خوبش میگه، مثلا یه متنِ طنز یا یه خبرِ دل انگیز! خخخخ خلاصه که بنده یه همچین آدمِ دیوونه ای ام ...

خانم سوسن حسنی دخت

از این ماجرا خیلی وقت گذشت تا اینکه یه بار خانم حسنی دخت یه متنی رو  نوشته بودند که پایه و اساسش راجع به برنامۀ محبوبِ دلها ینی کلاه قرمزی بود که من خیلی خوشم اومد! حالا اولش من این متن رو به خاطر وجودِ کلاه قرمزی خوندم اما بعد از اینکه خوندمش دیدم نــــــــه واقعا چه حرفهایِ خوبی توش گفته شده...بعدشم که تصمیم بر این شد که این متن رو تو وبلاگم بذارم و از اونجایی که شما بهترین کامنت گذارای دنیا هستید و خودتونم میدونید که چقدر خوب نقد و بررسی میکنید راجع به این متن خانومه حسنی دخت یه نظر به عنوان یه شهروند ایرونی بذارید و مطمئن باشید که این نظرهای شما رو خانومه حسنی دخت میخونه.

من هم قول میدم که تلاشمو کنم تا این متن رو ایشون با صدای خودشون بگن و تو وبلاگم بذارم تا امثال من به آرزوشون که شنیدن صدای لطیف ایشون به غیر از خبر سیاسیه، برسن.

متن رو با دقت بخونید و رو سفیدم کنید ها!

یه خواهش هم دارم که اصلا بحث رو سیاسی نکنید و نظراتی که جنبه سیاسی پیدا کنند به خاطر خانوم حسنی دخت سانسور میشه!

در ادامۀ مطلب میتونید متنِ ایشون رو بخونید.

موضوع واقعی متن: نشانه های خوب!

تاریخ: شنبه، 9 فروردین

موضوع وبلاگی: دل نوشته های خانوم حسنی دخت

این روزها همه دیدن چند برنامه تلویزیونی را به هم توصیه میکنند. مثل کلاه قرمزی یا پایتخت.

این نشانه خوبی است برای تصمیم گیران در رسانه و نیز منتقدان به رسانه.

منتقدان بدانند قهر و تحریم و فرار، راه درست مبارزه و اصلاح نیست. ایستادن، مرزها و محدودیت ها را دیدن، شناخت و فهم تهدید هاو خط قرمزها و استفاده از همه پتانسیل های موجود برای خلق یک اثر تاثیرگذار انتخاب درسته. کاری که دشوار اما پر ثمر است.

ممکن است خیلی ها بگویند مثل توی تلویزیون همش شعار میدهی. اما واقعا اینطور نیست. ایرج طهماسب و حمید جبلی نشان دادند که در مقابل والت دیزنی و ... ایستاده اند. خیلی از مخاطبان ایرانی، قطعا کلاه قرمزی را اگر نه بیشتر از بت من و اسپایدر من، اما کمتر از آنها دوست ندارند. اگر شخصیت های کارتونی خارجی، امروز در فرهنگ ما جا باز کرده اند و محبوبند، دلیلش غرب زدگی ما مخاطبان رسانه نیست، دلیلش دست تهی  رسانه های ماست که در همه حوزه های کاری قابل مشاهده است.

تفاوت است میان آنهایی که خود حرفی برای گفتن داشته اند و صدا و سیما برای آنها بستر رشد بوده است، در مقایسه با کسانی که صدا و سیما برای آنها بستر می شود و آخر سر هم آنها نمیدانند که چه استفاده ای از یک "بستر" می توان کرد! و فعالیت های آنان تنها منجر به هدر رفت منابع می شود.

و اما تصمیم گیران در رسانه.

اینکه هنوز مردم ما در لابلای هزاران شبکه ماواره ای، حاضرند دقایقی را صرف صدا و سیما کنند، پیام مثبتی است. پیامی مبنی بر اینکه هنوز فرصت هست.

صدا و سیما اگرچه سخت، اما هنوز هم میتواند گزینه ای برای مردم ما باشد. اگر عزم جدی داشته باشد و تلاش کند مفاهیمی را که سالها "بر زبان آورده است" و شعارگونه با آنها برخورد کرده با تامل اندکی "بفهمد" و آن فهم را عملیاتی کند.