حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۰۹
ارديبهشت ۹۳


دعوا میکنیم، بحث میکنیم، فحش میدهیم ، جیغ میزنیم ، خشتک هم دیگه را در میاوریم ، گاهی حتی کتک میزنیم ، کتک میخوریم ، حالمان از طرفمان بهم میخورد و گریه میکنیم ، دلگیر میشویم ، دلخور میشویم، متنفر میشویم ، دنیا به کاممان تلخ میشود.....

فقط

به خاطر اینکه این دنیایِ لامصب را از دو زاویه متفاوت میبینیم....

این زاویه هایِ لعنتی....



خوشا آن روز که تو بیایی و تویِ من شوی.. تویی که زاویه ات چنان با زاویهٔ من مُماس باشد که مو لایِ درزش نرود... آن وقت تو دیگر تو نباشی ، منم دیگر من نباشم، بشویم یک ما به چه بزرگی با یک زاویه!!! بعد چهار چشم شویمُ دنیا را از همان زاویه ببینیمُ با هم صفا کنیم، همچین خوش بگذرانیم ، همچین از آن تفاهمِ مطبوع لذت ببریم که آنجایِ عالم و آدم بسوزد...

بگذار روانشناسها و جامعه شناسها و رفتارشناسها حرفهای خودشان را بزنند ، ما هم برویم با خودمان و همان یک زاویهٔ مان حال کنیم!

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۹
آزیتا م.ز

نظرات  (۲۵)

دست رو دلم نذار آزیتا اما از دست این زاویه ها
پاسخ:
تو روح هر چی زاویه است...
چه قشنگ گفتی
با اجازت کپیش کردم برای خودم تا پرینت بگیرم بزنم رو یخچال
پاسخ:
عه وااااااا.....اینا رو نزن رو یخچال آبرو ریزیه بابا....یکی رد میشه میگه آنجای عالم و آدم ینی دقیقا کجای عالمو آدم خخخخخخ
این که زاویه دو نفر از قبل یکی دربیاد، یه چیز شانسی با احتمال نزدیک به صفره!
بعدش باید زور بزنی، هی زور بزنی، هی زور بزنی تا نزدیک هم بشن(البته زوایا منظورمه!) که بازم نمیشن!!!
سخته ولی اصلنم ممکن نیس
والاه

پاسخ:
شما هم جز اون چی چی شناسهایی که هر چی دلت میخواد بگووووو اما مهم نیس... ما میریم با همون یه زاویه مون حال میکنیم تا کور شود هر آنکس که نتواند دید :))))
Daqiiiiqan hamine
Zaviyehaye motefavet....
Rasti Azita aksam resid???
پاسخ:
بهله...

بعله عزیزم رسید عکس خوشگلتتتت ....میگم صدات آرومه قیافتم خیلی آرومه :-***
یاد شعر غلامحسین یوسفی افتادم:

تا اختلاف و بغض و حسد هست کارمان
این است حال ما و از این نیز بدتر است...
پاسخ:
بعله... از این نیز بدتر است..
گاهی از اختلاف سلیقه ها و فکرها گذشته غرور لعنتی هم باعث هر چه بیشتر شدن زاویه ها می شود !!!!
اینکه فکر کنی اعتراف به دوست داشتن و قدم اول رو گذاشتن و خیلی از کارهای دیگه باعث خجالت و کسر شان واین چیزا میشه!! یا اینکه هی بگی چرا من اول شروع کنم چرا من پیش قدم باشم تو همه چی!! چرا اون نباشه!!! و هی اینطوری هر کدوم به هوای طرف مقابل هی عقب تر و عقب تر برن تا باز هم تفاوت زاویهه بیشتر بشه!!!

خیلی چرت و پرت گفتم،نه!!!

پاسخ:
البته که حرف شما درسته توکا جون اما اون یه مبحث دیگه است غرور و اینا رو میگم...گاهی حتی اگه غروری هم نباشه و حتی دو نفر این وسط عاشق هم دیگه هم شده باشن اما این اختلاف زاویۀ دید نه تنها زندگی رو به کامشون تلخ میکنه بلکه اون عشق هم به دست نابودی میکشونی و از هم میپاشونه... و اینه که آزار دهنده است :|
چه وبلاگ سختی !‌  
آدم خسته میشه توش نظر بنویسه :)‌

ولی اما خوشگله .... 

زنده باد 
پاسخ:
کجاش سخته آقا..؟ تازه اومدی عادت نداری وگرنه تازه کد امنیتی هم نمیخواد خیلی هم بهتره :)))

مرسی

:)
Man kolan arumam! Az sheytanat xosham nemiad
Hala age dus dashtio vaqt dashti adrese webamo mizaram bishtar azam beduni :-* :-*
پاسخ:
ینی از من خوشت نمیاد عایا؟؟؟؟ :)))))))))))))))))))))))))) خب من شیطونم که :)))))))

خعلی بدی تو وبلاگ داری تا حالا نگفته بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خو چرا تا حالا نگفته بودی؟؟؟؟

بنده مشتاقم :)
:)
پاسخ:
می خند؟
:)
الان به روانشناسا توهین کردی توهین کردی توهین کردی[لهجه جیکر]
:-* 
پاسخ:
توهین نکردم که...گفتم به حرفهاشون توجهی ندارم :)))
لبخند ِ جکوند بود :)
پاسخ:
ژ...ج.....ژ....ج....
کوند؟
راستی یه مسابقه گذاشتم خوراک خودت :)
پاسخ:
بهله بهله دیدم :)))
من همیشه این برام سوال بوده که خدا که میخواسده زن و مردو جفت هم قرار بده ببردشون زیر یه سقف!چرا اینقد تفاوت دیدو زاویه و اینا درشون گذاشده????چرا زن کلا دیدش به دنیا بامرد فرق میکنه?مگه قرارنیس اینا باهم زندگی کنن عاخه:/ +بعد یه مسااله دیگه که شاید ربط زیادی نداشده باشه!اینکه خداکه قراربوده مردو تنوع طلبو تعدد طلب خلق کنه چرا حس حسادتو انحصارطلبی رو توی زن بجود اورده عاخه?!عایا این کار درستیست?![ایکون باصدای ارسطو داداش پرستو خوانده شودD=] +دراخرم ایشالا بیابی اونی که زاویش دقیقا ممــــــــاس باشه با زاویت ینی اصن یه وضی:) :***
پاسخ:
حالا زن و مردش که هیچی یکی آسمون سیر میکنه یکی زمین...همین زن با زنش یا مرد با مردش هم نمیسازه!

ینی مثلا میخوای بگی چی؟؟ اتفاقا همون مردها که تنوع طلب هم هستن انحصار طلبن هستن ینی همۀ اونایی هم که دارن میخوان فقط مال خودشون باشه.......... بحثش طولانیه که الام مجال و حوصلش نیس :|
قشنگ بود ولی این تیکه: خوشا آن روز که تو بیایی و تویِ من شوی...
یه جورحس خودخواهی داره.البته بعداً حرف از ما شدن هست ولی خب یه جورایی باز خودت رو ارجحیت دادی... یه جورایی خودت رو اصل دونستی اونو  بسته تکمیلی کردی. نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم
میشد بگی: خوشا آن روز که بیایی، بیایم و توی همدیگر شویم ... زاویه مان چنان با هم  مُماس باشد که مو لایِ درزش نرود... آن وقت تو دیگر تو نباشی ، منم دیگر من نباشم و ادامه
+البته به شخصه نظرم اینه زاویه دید تک تک ما ناقصه، هر کدوممون بعضی جاها دیدمون تار و ناقصه یا بهتر بگم مثل پازلی میمونه که بعضی قطعاتش گم شده، نیاز به تکمیل شدن و رفع نقص داره، جفتی خوبه که در کنار هم منجر به این کامل شدن بشه
پاسخ:
میگم احیانا شما با قوم بنی اسرائیل نسبتی چیزی نداری؟؟؟؟ :))))) ایراد بنی اسرائیلی میگیری ها!!

بعله معلومه که چرا محور منم چون هنوز تویی وجود نداره و نویسندۀ این خطوط هم من هستم زین رو از من میتراوُشد! بعد من کجا بیایم؟ ها؟خخخخخخخخخخخ یه حرفهایی میزنی ها!!!!

+در مورد اون تکامل و اینام باید عرض کنم که بعله درسته زاویۀ دید تک تک ما ناقصه اما بنده اون تکامل رو که همش توش اختلاف نظر و دعوا باشه نخواستم...همون ناقص باشیم ولی خوش باشیم خیلی بهتره!:))
بشباد ;)
پاسخ:
ها؟
من که نفهمیدم چی گفتی!
یه لحظه هنگ کردم رو این عکسه!!! چقدر گویا و بدون شرح بود....
پاسخ:
خخخخ
هنگ کردی :)
:)
جواب تو رو هر چی زاویه بود که گفتی
تایید فرمایشت
پاسخ:
بعله مرسی :)
اصلش ژکونده منتها ما میگیم جکوند که اندکی بخندیم خخخخخ ! شوما هم بخند شاد شی خخخخخ :)

پاسخ:
چشم میخندیممممممم
بلی بلی درسته انحصار طلبم هستن بعضی ها:/[ایکون چه پررو] +عکسه هم خعلی باحال بود عقشم:)
پاسخ:
بعله خعلی پررو =/
قلبونت
والاع حرف از ایراد نبود، فقط نظر شخصیه، تازه گفتمم که قشنگه چون واقعا قشنگه. دور از انصافه آدم خوب رو بد کنه. ولی همیشه اختلاف نظر هست. خب چیزی که از اون قسمت برداشت کردم (که نقطه مهمی هم بود) حس منیت رو بهم القا کرد و این به دور از ما بودنه.
 وقتی میگی:نویسندۀ این خطوط هم من هستم زین رو از من میتراوُشد! بعد من کجا بیایم؟
یعنی هنوز درگیر من بودنی. منی زیر پا گذاشته نشده که بخواد ما بشه. وقتی من زیر پا گذاشته میشه، اصلا دیگه مفهومی نداره و در پی ما شدن به اون تو میرسی تا در کنار هم ما بشین. این کجا رفتن، رفتن به  خراب‌آباد یا تهران نیست که بعد مادی داشته باشه.
پس کسی میتونه به این ما برسه که دیگه از من خسته شده باشه، خودشم دنبال ما بگرده نه بگه هی تو، پس کجایی؟ چرا نمیای با من بشی ما. چرا باید همیشه یکی دیگه باید بیاد و تو باشه. چرا خودمون توی کس دیگه نشیم. کلا وقتی به اون ما میرسیم که هر دو طرف بخوان تو دیگری باشن و اینجوری در هم حل میشن و نا خودآگاه میبینن شدن ما.


+ اگه آدم بخواد بخاطر اظهار نظر شخصیش، بخاطر تفکرش، به خاطر حسی که داره جز قوم بنی اسرائیل بشه پس بهتره زین پس فقط  به به گو باشه! البته فکر کنم نتونستم نظر شخصیمو رو درست بیان کنم.
پاسخ:
عاغا چرا درگیر کلمات میشی.... مشکل زاویهٔ دید شما و منه به این خطوط... وقتی من میگم خوشا آن روز که تو بیایی و توی من شوی... یعنی کسی که تویِ من بشه همه کَسم میشه، من درش حل میشم و ما میشیم... بحث اینجا آمدن یا رفتنِ من یا اون نیست بحث اینجا یافتنه یک دیگره...
اون بنی اسرائیلم محض شوخی گفدم :|


+ یه خواهشی هم از شما دارم لدفن اگه کامنتی میذاری و من جواب میدم زووووود جبهه نگیر لابد شمام دوس داری اگه یه کامنتی میزاری منم هی بگم بعله بعله حق باشماست دقیقا نقطه نظر شما نقطه نظره منه؟ هوم؟ پس اگه شما جز به به گویان نیستی منم جزء اوهوم گویان نیسدم :)
آزی خیلی قشنگ بود این نوشتت...
مخصوصن اینجاش...توئی ک زاویه ات چنان با زاویه من مماس باشد ک مو لای درزش نرود...
پاسخ:
ممنون مصی جون =)
:)
اوهوم اوهوم اوهوم خیلی!
پاسخ:
:)
سلام درسته حرفتونو کاملا قبول دارم
پاسخ:
موتوشکر :)
نیست آزی نیست....
پاسخ:
اوهوم :|
آخ نگو که دلم خونـــــه...
پاسخ:
خیلی ممنون :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">