مخصوصا به گوش و دماغ خیلی علاقه دارن، مدام اطراف اینگونه سوراخجات میچرخن، هوا که گرم میشه بیشتر جون میگیرن ، ارتعاش وِزوِزشونم بالاتر میره، دست بردارِ آدمم نمیشن...جایِ شکرش باقیه که تو فاصلهء هزار پا از سطح زمین ، اون بالا، بین زمین و آسمون، زیاد نایِ مردم آزاری ندارن، میپرسین کیا رو میگم!؟ خب معلومه مگسها رو...
از بچگی سرنوشت مگسهایی که تو هواپیمان واسم جالب بود، خخخخ !! فکر کنید مگسه تهران میاد تو هواپیما بعد احتمالا هی تو هواپیما از این شهر به اون شهر میشه، وسطاشم تا جاهایی پرواز میکنه که عمرا خودش نمیتونه تا اونجا پر بزنه، بعد یهو ناغافل میزنه و از در هواپیما میاد بیرون مثلا یهو میره زاهدان، میره اردبیل، میره مشهد پاپوسِ آقا :) یهو ناخواسته چقد مسیر زندگیش تغییر میکنه، مثلا همین مگسهایی که تو پرواز من به خراب آباد بودن، یهو میان بیرون و از فرط گرما، همونجا جابجا جان به جان آفرین تسلیم میکنن!! حالا اون ور قضیه اونایی اند که تو پروازهای خارجی بُر میخورن، یهو میرن پاریس، لندن، مونیخ، بی ویزا بی دردسر، بی هزینه بی بلیط، آخ ! فقط حیف که مگس که باشی این چیزا حالیت نیس، قدرشو نمیفهمی، احتمالا زبون مگسهای کل کرهء زمین یه جور باشه، من جایی کلاس زبانی چیزی واسه مگسها ندیدم پس حتما همه مگسها یجور باهم حرف میزنن، آخ! فقط حیف که خودشون نمیفهمند چه موهبتی دارن!!!مگس که باشی اتوبوس دورغوز آباد با پرواز برلین واست فرقی نداره، مگس که باشی آشغالهای زعفرانیه با زباله های حلبی آباد چه توفیری واست میکنن!؟ با این حال بازم عدالتی وجود نداره، یکی میشه مسافر خراب آبادُ زرت زیر آفتاب جزغاله میشه و میمیره، یکی هم میره سر از مزارع جنوب فرانسه در میاره ، دُمِ گاوهای شیردهِ فرانسوی میشه بازیچه ش! یه فکرهایی گاهی دور سرم ویز ویز میکنه ، اونقد سِمِج، که شک میکنم مگس نباشه، حتما مگسه،ببینم اون مگس کُش کجاست؟
آزی از دست رفتیا..
:)
خوبی دوستم..؟؟