۱۰
مهر ۹۳
یادتون میاد من خیلی پررنگ بودم؟ منظورم اینه که خیلی فعال بودم هر روز تند تند پست میذاشتم...اصن انگار یه انرژی عجیبی داشتم واسه آپدیت کردنِ اینجا...تازه تو عرصۀ خوندنِ وبلاگهای بقیه هم بسیار کوشا بودم..اصلا از خوندن نوشته های بقیه خسته نمیشدم از کامنت جواب دادن خسته نمیشدم و خلاصۀ همۀ اینا میشه همون پررنگ بودن که گفتم... و چه شد که کم رنگ شدم...دقت کنید من ازونا نیستم که به این زودیا جا بزنمُ بی رنگ بشم اما اعتراف میکنم که کم رنگ شدم..
دقیقا اون روز رو خوب یادم میاد اون روزی که یهو خیلی چیزها فرو ریخت... همچین این وبلاگ و حواشی اش از چشمم افتاد که میخواستم همونطور با همون چشمهای پر اشکم که خوب نمیتونستم مانیتور رو ببینم دکمۀ حذف وبلاگ رو بزنم! میخواستم بدون مقدمه بی خدافظی بی نشون دکمۀ حذف رو بزنمُ خلاص! اما خب ...دیدم خیلی نامردیه...بخاطر همۀ آدمهایی که دوسم دارنُ دوسشون دارم..
یه کسایی هستن که از آدم بدشون میاد ...خب این دسته زیادم بد نیستن چون تکلیفشون با خودشون و تو روشنه! یه سری هستن که منفعل از کنارت رد میشن...مث یه رهگذر بی فکر و بی واکنش...خب این دسته هم آزاری ندارن... بود و نبودشونم فرقی نداره... یه سری هم هستن که بودنِ آدم ، حالِ آدم واسشون مهمه، به هر طریقی و به روش خودشون دوسِت دارن... اینا همونایی هستن که هر چند مجازی اند اما یه جایی تو زندگیِ آدم دارن..یه قسمتی رو به خودشون اختصاص میدن.. اینا خیلی خوبن...و اما ...اما یه دسته ای هستن که دورو و دو رنگن، از یه طرف از تو خوششون میاد از طرفی یه حس بد نسبت بهت دارن! از یه طرف ادعای دوستی دارن از یه طرف تو خفا بهت خیانت میکنن... تو ظاهر کمرنگن اما گندش که در میاد میبینی هر جا میچرخن نُقلِ مجلسشون حرف زدن راجع به تو با دوست و دشمنات بوده...سوالی اگه دارن جای اینکه بیان از خودت بپرسن میرن راجع بهت تجسس میکنن! اگه اتفاقی میفته جایِ اینکه بیان به خودت بگن میرن به اطرافیانت میگن!...اینا همونایین که نه تنها دنیای واقعی رو به گند کشیدن بلکه این دنیایِ مجازی هم برای آدمهاش تلخ میکنن...اینا مث ویروسهای خطرناکن...اینا همونایی هستن که عشق این وبلاگ رو تو دل من کمرنگ کردن...اما خب قدرتِ اون دوست داشتنیها واسه من خیلی بیشتر بود ، چون ما هنوز اینجاییم! من وشما :*
فکر نمیکردم که به این خوبی از نوبت شما استقبال کنید مرسی از همۀ شمایی که عکس فرستادید و میخواین بفرستین...
با وجود شماها آزی حتما دوباره پررنگ میشه حتما :*
+ در ادامه، اسم تمام کسانی که تا این لحظه عکسشون بدستم رسیده میتونید ببینید... اونایی هم که هنوز میخوان شرکت کنن..یالّا دست بجنبونن :)))
دقیقا اون روز رو خوب یادم میاد اون روزی که یهو خیلی چیزها فرو ریخت... همچین این وبلاگ و حواشی اش از چشمم افتاد که میخواستم همونطور با همون چشمهای پر اشکم که خوب نمیتونستم مانیتور رو ببینم دکمۀ حذف وبلاگ رو بزنم! میخواستم بدون مقدمه بی خدافظی بی نشون دکمۀ حذف رو بزنمُ خلاص! اما خب ...دیدم خیلی نامردیه...بخاطر همۀ آدمهایی که دوسم دارنُ دوسشون دارم..
یه کسایی هستن که از آدم بدشون میاد ...خب این دسته زیادم بد نیستن چون تکلیفشون با خودشون و تو روشنه! یه سری هستن که منفعل از کنارت رد میشن...مث یه رهگذر بی فکر و بی واکنش...خب این دسته هم آزاری ندارن... بود و نبودشونم فرقی نداره... یه سری هم هستن که بودنِ آدم ، حالِ آدم واسشون مهمه، به هر طریقی و به روش خودشون دوسِت دارن... اینا همونایی هستن که هر چند مجازی اند اما یه جایی تو زندگیِ آدم دارن..یه قسمتی رو به خودشون اختصاص میدن.. اینا خیلی خوبن...و اما ...اما یه دسته ای هستن که دورو و دو رنگن، از یه طرف از تو خوششون میاد از طرفی یه حس بد نسبت بهت دارن! از یه طرف ادعای دوستی دارن از یه طرف تو خفا بهت خیانت میکنن... تو ظاهر کمرنگن اما گندش که در میاد میبینی هر جا میچرخن نُقلِ مجلسشون حرف زدن راجع به تو با دوست و دشمنات بوده...سوالی اگه دارن جای اینکه بیان از خودت بپرسن میرن راجع بهت تجسس میکنن! اگه اتفاقی میفته جایِ اینکه بیان به خودت بگن میرن به اطرافیانت میگن!...اینا همونایین که نه تنها دنیای واقعی رو به گند کشیدن بلکه این دنیایِ مجازی هم برای آدمهاش تلخ میکنن...اینا مث ویروسهای خطرناکن...اینا همونایی هستن که عشق این وبلاگ رو تو دل من کمرنگ کردن...اما خب قدرتِ اون دوست داشتنیها واسه من خیلی بیشتر بود ، چون ما هنوز اینجاییم! من وشما :*
فکر نمیکردم که به این خوبی از نوبت شما استقبال کنید مرسی از همۀ شمایی که عکس فرستادید و میخواین بفرستین...
با وجود شماها آزی حتما دوباره پررنگ میشه حتما :*
+ در ادامه، اسم تمام کسانی که تا این لحظه عکسشون بدستم رسیده میتونید ببینید... اونایی هم که هنوز میخوان شرکت کنن..یالّا دست بجنبونن :)))
- حسین ت.نیا
- گوجه سبز
- Elahe
- نگین
- هشت حرفى
- لادن
- ریان
- مریم گلی
- توکا
- بانو :)
- بانو.ن
- eli
- فرانک
- زهرا بانو و مسترش و ..
- اشوان
- lotus
- مهدی خان یا همون دل زنده که من دل زنده رو خیلی بیشتر دوس داشتم
- مهندس بهشت
- خانم هموستات
- ماهک
- مستر لهجه
- آزی
- آقای همکار
۹۳/۰۷/۱۰