این که تمام دیشب را خواب دیدم ، چیز عجیبی نیست چون معمولا اکثر شبها به همین منوال میگذره اما اینکه در تمامِ خوابهایم کنار دستم یه کتابِ دیوان حافظ داشتم ،چیز عجیبی بود! عجیب بود که من مثل اون موقعهایی که حافظ از دستم رها نمیشد و مدتها از اون زمان میگذره، تمام مدت حافظ را با خودم داشتم! صبح که از خواب بیدار شدم ، به این فکر کردم که از آخرین باری که تفالی به حافظ زدم چند وقت میگذره اما هیچ یادم نیومد که نیومد! اینکه چرا من این خواب رو دیدم و منشا چی بوده اصلا مهم نیست، مهم اینه که بهونه ای شد واسه اینکه من باز در کتاب حافظ رو باز کنم!
از بچگی گوشۀ کتاب خونۀ کوچیکه مامانم یه دیوان حافظ آبی رنگ بود که گهگداری به سراغش میرفت اما اولین دیوانِ حافظی که واسه خودم خریدم خوب یادمه... 12 سالم بود و با بابا و برادرم رفته بودیم بندر انزلی و از اونجایی که هوا خیلی شرجی بود و حالمون هیچ خوب نبود... زود راهیِ برگشت شدیم اما برگشتنی تو شهر رشت سری هم به مقبرۀ میرزاکوچک خان زدیم، روبروی مقبره اون سمت خیابون یه کتاب فروشی داشت که ازش یه نقشۀ ایران و یه دیوان حافظ سبز رنگ خریدم.. 1300 تومن!! :) اون کتاب با اینکه جلدش کنده شده ولی هنوز کتاب محبوب منه... تمام دوران دبیرستان و دانشجوییم کنارم بوده... اما الان با اینکه خیلی دلم هواشو کرده ولی تهرانه و اینجا نیست...اما با اون خوابی که من دیدم محال بود که نرم و نگردم تا یه دیوان حافظ پیدا نکنم!
به به :)
دیدنِ یه همچین فالی بعد از مدتها سر نزدن به حافظ آدم رو سرمست میکنه :) صبح داشتم با دوستی حرف میزدم که ازم پرسید: مگه یلدا هم ذوق داره؟ مهم این نیست که شب یلدا چرا اسمش شده شب یلدا.. شب تولدها... شب عیدها...و شبهای دیگر... هیچ کدوم مهم نیست که چه فلسفه ای پشتشون هست... هیچ شبی خاص نخواهد بود مگر اینکه ما آدمها اون رو خاص بکنیم! مهم همون بهونه ایِ که این نام گذاریها بدستِ ماها میده... همۀ 364 شبِ دیگۀ سال میشه انار دون کرد، آجیل خرید و شیرنی خورد و یا مهمونی داد اما وقتی بهونه ای در کار باشه همه چیز پررنگ تر خواهد شد... همه چیز جالب تر بنظر خواهد رسید.. اگر این روزها شادی تو زندگیِ اکثر ماها کمرنگ شده پس چرا ما برای شاد بودن دو دستی به بهونه ها نچسبیم :) حتی اگه اطرافیانمون برای بهونه ها ارزشی قائل نیستن ، مهم نیست! بیایید یکبار برای همیشه انتخاب کنیم که بمبِ انرژی جمع ما باشیم... یکبار برای همیشه تصمیم بگیریم که بهونه ها رو بچسبیم حتی اگر به فلسفۀ وجودشون هیچ اعتقادی نداریم :)
امشب اگر اناری دون شده یا نشده خوردید با گلپر بخورید.. از خوردنِ هندونه تا جایی که میتونید بپرهیزید و بجای چایی گل گاوزبون با لیمو و نبات نوش جان کنید... شک ندارم که خوردنِ کدو تنبل پخته با عسل به بهونۀ یلدا بیشتر خوشمزه میشه... و اگر آجیل میخورید ، کم بخورید تا سلامتیتون حفظ بشه :) از زیاده روی در خوردنِ شیرینی جات جدا خودداری کنید... به هر حال توصیه های ایمنی دکتر آزی را خواه پند گیرید خواه ملال :) توصیه های بیشتر رو تو پست پارسالم واسه شب یلدا نوشتم که رفتم از آرشیو وبلاگ مرحومم آوردمش و گذاشتم تو همین وبلاگ اگه دوست دارین بخونینش و یا عکسهاش رو ببینید اینجا کلیک بنمایید :)
و همین دیشب به بهونۀ یلدا برای دوستی :)
یه لاک هندونه ای تا بهونه ای را با هم خوش باشیم :)
خوش به حال دوستات و اطرافیانت!
همیشه شاد باشی.