خبری نیست جز همون خبر خاک بر سری که همهٔ رسانه ها از خارجی وداخلی این روزها گفتنش... خاک بر سری نه از اون نوع خوشایند ها!!! همون معنای واقعی کلمهٔ خاک بر سری... خاک از آسمون میاد و بر سر هر چه هست و نیست میریزه ... اما خب همین الان که من تو رختخواب دراز کشیدم و مشغول تایپ کردن هستم... از توی حیاط صدای جیرجیرک میاد... صدایی که بیشتر شبهای تابستون رو تو ذهن تداعی میکنه! این یعنی اینکه جیرجیرکها به خاک حساسیت ندارن خخخخ تازه یه پشه هم دور کله ام ویز ویز میکنه... این یعنی اینکه رسما تابستون شده! و پشه ها تشریف فرما شدن! وقتی میگم خبری نیست یعنی نیست دیگه! نباید انتظار داشته باشید جز این دری وری ها چیز دیگه تحویل بگیرین :))))
خدا یکم همت بده ، فردا پاشم برم فیزیوتراپی... این کمر انگار هیچ خیال نداره واسه من کمر بشه... اصن انگار زنگ زده احتیاج به روغن کاری داره... روغن چکون خدمتتون هست؟