اصلا این پست مثل باری بود که به دوشم سنگینی میکرد... چرا؟ نمیدونم والاع... انگار که وظیفه ای باشه به عهدۀ من ، عذاب وجدان ننوشتنش داشت منو میکشت ، خب دیگه... بهترین قسمتِ یه سفر احتمالا بخش خوردنیجات و خوشمزه جاتش میتونه باشه :)
اومدم ایران هر چی تو عکسهام نیگا کردم دیدم برعکس همیشه چقد از خوردنیها کم عکس گرفتم احتمالا خیلی گشنه و هول بودم که یادم رفته از خیلی از خوراکیهای خوشمزه عکس بگیرم، شایدم اصلا زیاد خوراکی نخوردم خخخخخ الکی... مثلا من اصلا شکمو نیستم...
هر چی گشتم دیدم با کمال تعجب از صبحانۀ اونجا عکس نگرفتم، حیف :| هر چند چیزای مهمی نبودن اما خب... دو یه بستنی نارگیلی روز آخر خوردم که واقعا متاسفم ازش عکس ندارم چون فوق الـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعاده خوشمزه و طبیعی بود :(( یدونه هم اسپاگتی لبنانی خوردیم که من ازش عکسی ندارم شاید دوستم داشته باشه ... به هر حال تو این پست هر عکسی که سوژه اش قابل خوردنه براتون میذارم و این بار سنگین رو از رو شونم میذارم پایین خخخخخخخخخ
اونجا در کل سه وعده مجبور به خوردنِ غذاهای مک دونالد شدم که این عکس مال مرتبۀ اوله که من فیلتُ فیش خورم که همون فیش برگره... خوشمزه بود...اون نوشابه هم مال من نیست :) همه میدونن من نوشابه نمیخورم
اینم ساندویچ ژامبون مخلوط رستورانهای زنجیره ای و معروف subway میباشد که یه روز اونقد گشنه بودیم که نمیشد ریسک کنیم غذای ناشناخته بخوریم زین رو از اینا خوردیم
ایشون یک عدد سوپ قارچ چینی میباشند که شامل دو مدل قارچ و پیاز و کلم و توفو و یه تغار آب بودن :))))
دو تا دونه از این مدل قارچ توش بود که من تا حالا نه دیده بودم و نه خورده بودم و یکیشو خوردم و دومی رو هر جوری خواستم خودمو مجبور کنم نشد که نشد بخورمش از فرط بدبویی و طعم عجیب غریبش
ولی اگه فکر میکنید بقیه اش رو نخوردم سخت در اشتباهید ، این مدل قارچش بسیــــــــــــار لذیذ بود که یه بسته هم خامش رو خریدم و با خودم آوردم ایران... لازم به ذکر میباشد که توفو هم دوست نداشتم
Fried jelly crab
بچه ها خرچنگ، خرچنگ، بچه ها :)))
بسیار بسیار بسیار دوست داشتم و خیلی لذیذ بود فقط اشکالش این بود که کم بود :))
یه روزم رفتیم سوپر مارکت و کلی صفا کردیم
قفسۀ پنیر ها... یعنی من تو تنوعشون مات و مبهوت بودم و حسرت خوران از کنارشون گذشتم چون قیمتشون نسبتا بالا بود و نمیشد ریسک کرد :)
قفسۀ قارچها........ وای قارچها... میمیرم براشون... حیف نمیشد همه رو بخرم بیارم فقط یه بسته از اونا که گفتم خریدم
قفسۀ ماهیهای آماده به طبخ
اسنک سالم و مفید
ماهی خشک شده، رو میز صبحونه هتل میذاشتن من امتحان کردم خوشمزه بود
میگو خشک شده که نخوردم یعنی نخریدم که بخورم :)
بدون شرح :)))
اینم مثلا زرشک پلو با مرغ بود که شامِ یه روزه تور ایرانی بود اما چون به سبک غذاهای هندی و با ادویه هایِ انجایی پخته شده بود مزه غذهای هندی میداد... دوست داشتم بد نبود
پیش غذاهای عربی تو رستوران مراکشی... هوموس(؟) و تبوله رو دوست داشتم
میریم سر وقتِ میوه ها که من عاشق همشون بودم
اسمشو یادم رفته ولی توش ژله ای بود ... با مرۀ کم من خیلی دوستش داشتم مث تخمه اعتاد آور بود خخخخ هسته هاشم خیلی جیگر بودن
مَنگوستین... با قیافۀ عجیب و طعم فوق العاده...
جک فروت که من میمیرم براش... یکی از دغدغه هام اینه که چرا ایران ازینا نیست :(((((( خیلی خوشمزه بود... حاضرم بجای همه وعده های غذایی یه هفته از اینا بخورم
استار یا همون ستاره خوشگله بدمزه :)))) وقتی میخوردیش انگار داشتی گلبرگهای گل رز رو میجوییدی :)))
این میوه جا مونده بود البته نخوردیمش فقط به پوست عجیبش که شبیه مار بود نیگا کردیم و ریسک نکردیم :))
و اینم همۀ آنچه از خوردنهای ما باقی ماند... باشد که رستگار شویم...:دی