از فواید آتش گرفتن خانه این است که تو خیلی چیزهایت میسوزد ، بعد تو پیش خودت میگویی به به به درک اینجوری از وابستگی رها شدم اصلا میرم نو و بهترش رو میخرم اما یادت میفتد که کور خوندی مثلا اگر کل حسابت را هم خرج کنی نمیشود ! تورم اونقد تند رفته که تو جا مانده ای ! قیمت دلار هم همچین ور قلمبیده ...
بعد از مدتی تو هر صحبتت که داری میگی که مثلا من یه همچین چیزی دارم یادت میفته که تو یه همچین چیزی داشتی و دیگه نداری ! مثلا میگی من یه لباس دارم که ... نه یعنی داشتم که . من کلکسیون جاسوییچی دارم نه یعنی داشتم ! خلاصه که داشته هایت همچین به یک آن پرت میشود به گذشته!
انتخاب اول من برای حوله حمام از این حواه های تنپوشها است از اولین باری که مامانم یه دونه لیمویی خوشرنگش رو تو تولد ٥ سالگیم بهم کادو داد دیگه عادت کردم از اونا استفاده کنم! حالا شیش سال پیش یدونه خریده بودم همچی صورتی ملوسی بود ، جنسشم خوب بود تو این شیش سال کاملا سالم بود اون موقع خریده بودمش ٣٨ هزار تومن! وقتی میخواستم بیام تهران با خودم میوردمش چون خیلی تو ساک ، جاگیر بود تو چند وقته که مخصوصا هوام گرمه از همین حوله های استخری استفاده میکردم ، اما تصمیم داشتم به همین زودیها بگم که برام بیارنش! از قضا چند روز پیش یادم افتاد من یه حوله دارم نه یعنی داشتم ، اصلا حواسم نبود که حتی حولمم سوخته :|
از مزایای آتش سوزی این است که تو پولت نمیرسه خسارتهای عظیم رو جبران کنی زین رو برای التیام درد میروی تو این گرمای تابستون حوله تنپوش میخری ! بعد میبینی تورم خیلی ورقلمبیده و اه از نهاد ادم بلند میشود ! عایا انصاف است که حولهء دورو نخ اینقد گران باشد؟ نه من میخوام بدونم عایا صحیح است؟ خخخخخ