هممون زیاد شنیدیم که آدمی به امید زنده است ، اما گاهی شاید عمیقا معنی این جمله رو درک نکرده باشیم ، لااقل من خودم اینجوری بودم ... تا وقتی که به چشم خودم دیدم که امید چطور میتونه به چشم بهم زدنی حال آدم رو دگرگون کنه ، میتونه در کسری از ثانیه همۀ ابرهای سیاهی که آدم رو فرا گرفتن ، کنار بزنه... امید به داشتن زندگی بهتر ، به تغییر شرایط به رهایی ، تازه درک کردم حس آدمهایی که روی کشتی تو دریا گم میشدن و ناگهان خشکی میدیدن ، یا زندانی هایی که خبری میشنون که امید به آزاد شدن پیدا میکنن، و چقد سخت میتونه بگذره ، روزهای زندانی ای که حبس ابد داره!! بدون امید زندگی هر لحظه اش مثل یه سال میگذره ، هر دقیقه انگار منتظر مرگی و حتی حاضری یه کاری کنی که این مرگ جلو بیفته... امید خیلی خوبه حتی اگه واسه مدت کوتاهی بیاد و بره اما روح تازه ای به زندگی میبخشه تا یه مدت میتونه انرژی جلو رفتن رو تامین کنه....برای همتون امید آرزو دارم ، یه خبر خوب ، یه کمک یه پیشرفت ناچیز ، هر چیزی که بتونه یه چیکه امیدوارتون کنه! کاش کائنات امید رو برای هیچکس دیر نرسونه ، اونقد دیر که بشه نوشدارو بعد از مرگ سهراب... امیدهای زندگیتون مستدام ... بی وقفه ، بدون معطلی...
تابستان 94
kusadasi
درونم از جنس خودت زندانی ساخته ای که
روح سرکشم را در بند کشید...
تنی پر از کبودی های کهنه و جدید،
بی حال و بی رمق گوشه ای چمباتمه زده ،
شاید امیدی گذر کند از حوالیِ زندانهای نامرئی
جمعه 9 بهمن 94 ،16:22
من ایمان دارم به این حرف وخودم لمسش کردم