۳۰
ارديبهشت ۹۵
آیا ارتقای طبقه اجتماعی فقط با ارتقای ظاهر محقق میشود؟
نه این یه مقاله اجتماعی نیست این فقط سوالیه که هر نصف شب و هر صبح کله سحر با شنیدن سر و صدای همسایمون از خودم میپرسم . خانواده ای که ٥ نفری در یک آپارتمان ٥٠ متری زندگی و چه خوشحال باشن چه ناراحت و خشمگین به معنای واقعی واسه همهء اهالی طبقه ،مزاحمت ایجاد میکنند. در مدت یکسالی که اینجا همسایشون هستم یا از غریو شادیشون یا از نعرهء خشم و ناسزاشون بهرهء وافر بردم. همین دیشب مهمون داشتن ، تازه ساعت ١١ اومدن خونشون، موقع ورود همه فهمیدن اینا مهمون دارن بعدم که در طویله رو کوبیدن بهم! کلا از آروم بستن در چیز زیادی نمیدونن!!! مهموناشون مثل اینکه سفر کوتاهی به خارج داشتن و تازه برگشته بودند ( احتمالا یکی از دخترهای نامزد یا ازدواج کرده شان) ، تا ساعت ٢ نصف شب داشتم خاطرات با شور و هیجان تعریف شده شون رو که تقریبا با جیغ ، بیان میشد ، گوش میدادم . بعد هم طبق معمول بدرقه های نیمه شبانهء نیم ساعته در راه پله همراه با داد و بیداد. صبح بعد هم با صدای زنگ موبایل یکی از دخترها که در آستانهء در ، داشت کفشش رو میپوشید و گوشی رو برداشت ، جیغ زد که دارم میام پایین ، ساعت ٦ صبح چشم باز کردم و تمام مدت فکر کردم لباسهای گرون قیمت و مد روز پوشیدن ، آرایشهای خیلی آلامد و هر روز موهای تا کمر بلند شده رو رنگ کردن،سلام نکردن و خیلی احساس باکلاس بودن کردن، ارتقای فرهنگ نمی آورد؟ چرا نمی آورد ؟ چطور میشود اینطور چیزا رو خوب یاد گرفت و به دقت اجرا کرد اما نمیشه، فرهنگ رو یاد گرفت و ارتقا داد؟
به نظر من هیچ آدمی رو برای فقر اقتصادی هرگز نباید تمسخر کرد! چه اهمیتی داره اگه مادرِ خانواده لیف میبافه و میاره دم خونه همسایه ها واسه فروش یا با اینکه سنی نداره صورتش مثل پیرزنهای ٩٠ ساله چروک خورده ، اینکه هر روز دم درشون کفشهای مندرس شده اش رو میبینم ! اصلا فقر از سر و روی این زن بیچاره میباره برعکس دخترهاش یا پدرشون معتاده ، گاهی نئشه و خوش اخلاق گاهی خماره و راه میره و فحش ناموسی رو میکشه به دخترهاش! هیچکدوم از اینا قابل سرزنش نیستن ، آدمها خودشون خانواده شون رو انتخاب نمیکنند ! اما رفتارشون رو چطور؟ با فقر فرهنگی چه باید کرد؟ چقد خوب میشد اگه یاد میگرفتیم ، همونجور که لباس شیک میپوشیم ، رفتار شیکی هم داشته باشیم! خیلی خوب میشد خیلـــــــی...
۹۵/۰۲/۳۰