۰۷
خرداد ۹۵
دو تا بسته چایی میدادن با یه فلاسک روهم ٢٦١٦٠ هزارتومن ، یاد نذری گرفتن افتادم ! یکی داد میزد یه سفیدش رو بده اقا یکی میگفت آبیش یکی میگفت کله غازی ولی انگار هیچکی صورتیها رو نمیخواست ، فلاسکهای صورتی همون وسط مونده بودن بی خواهان...
نمیدونم واسه چای بود این همه شلوغی یا واسه همون یه فلاسک فکستنی ... ناگفته نمونه منم رفتم وسط جمعیت منی که نه به چای علاقهء چندانی دارم نه فلاسک به کارم میاد، من رفتم چون دوستم(٧٦٦٠) فداییه راه چایه وقتی دید دو تا چای رو قیمت تقریبا یه چای میدن ، گل از گلش شکفت ، گفت اره آزیتا برو برو بگیر... ( چون خودش نمیتونه بره) رفتم از لای جمعیت رد شدم، آقاهه اون بالا ایستاده بود هی جعبهء تازه باز میکرد که رنگ دلخواه مشتریها در بیاد تو هر جعبه بیشترش صورتی بود میدیدی یکی یا دوتاش یه رنگه دیگه! یدونه آبی برداشتمو آوردم ! تموم مدتم به دوست بیچارم غر زدم که اخه چرا واسه چایی این همه بار سنگینی باید دنبال خودمون بکشیم !؟
موقع برگشتن رنگهای دیگه ای وجود نداشت همه شده بودن صورتی ، کسی هم اعتراضی نداشت یه صورتی برمیداشتن و میذاشتن تو سبد خریدشون و میرفتن !!! وقتی مقایسه ای در کار نباشه همه چیز راحتتر پیش میره . خیلی راحتتر... هوم؟
حالا بنظر شما اگه یه برند محصولش خوب باشه چرا باید یه همچین آفری بزنه؟؟ شما بودید میخریدید؟
۹۵/۰۳/۰۷
کوفت باشه ، مفت باشه :)))
و دیگر هیچ