یک دردهایی در زندگی هست، که با آرامبخش و مسکن خوب نمیشوند!!! اصلا نا علاج اند....یک دردهایی در زندگی هست، مثلِ یک غدهٔ سرطانیِ بدخیم!!! کُل وجودت را میگیرند! هر چه هم قرصِ شادی میخوری و آمپولِ سر خوشی تزریق میکنی...افاقه نمیکند!!! همچین ریشه دار است که تبرِ هیچ خوش بینی ای ، قطعش نمیکند!!!! مثل همان غدهٔ سرطانی که گفتم ، از تنِ خودت است! از گوشت و پوست و خونِ خودت است!!! اگر بخواهی نابودش کنی باید آنقدر سم بخوری تا همانطوری که سلولهای خودت دونه به دونه فنا میشوند شاید آن غده هم کوچک شود...اما نه نمیشود...وقتی بدخیم باشد...فقط یک راه دارد آن هم آرامشِ مرگ است....
میدانم، من خیلی خوشبختم!!! من خیلی شاکرم از این همه نعمتی که خدا به من داده است...میدانم خیلیها ،هزار برابر من سختی داشتند و دارند....اصلا میدانم من خوشبخترین دختر دنیام....میدانم ناشکری و غُر زدن مسخره است....اما فقط یک چیزی، من سرطان دارم....من 26 سال و یازده ماه و سیزده روز است که یک سرطانِ بدخیم دارم!!!!همین!
۱
۰
۹۲/۱۲/۰۴
آزیتا م.ز
پاسخ:
17 روز دیگه تولدمه...تصحیح شد حاجی جان!!!
من در این پست مثبت اندیشیِ نهفته گذاشته بودم :)
پاسخ:
با اون عکسه خوجملت اومدم :-*
پاسخ:
اره ...احتمالا مغزت تعطیل کرده...خو برو بگیر بخاب...دیگه
پاسخ:
خدا نکنه الهی فدات شم.......وای چه مامان خوشکله جوونه مهربونی دارم من ووووییییی :*
پاسخ:
بحث اون نبود ها.....ولی خواستم پست تلطیف بشه =/
بوسو بده بیاد :-*
پاسخ:
قربون تو مامانی مهلبونم ، دوست دارم یه وضی اصن :-*:-*:-*
پاسخ:
:)
دل که دل نیست....جیگر زلیخاست خخخخخ
پاسخ:
اصلا ارزشی نداره آدم بدونه از چه طریقی میمیره....مخصوصا اگه مرگه تدریجی باشه!!!!
پاسخ:
بدیها وقتی میمیرن که یا آدم رو کشته باشن یا نیمی از وجود ادم رو زایل کرده باشن متاسفانه :|
اوه اوه چه فرصت طلب....فکر نکنم اززکیک خبری باشه :)
پاسخ:
انرژی منفی میاد که این چیزها از قلم آدم جاری میشه...اگه اینجام نگم که میترکم خانووووم :)
پاسخ:
چی ینی چی؟؟؟؟ مفهوم نبود عایا عزیزم؟
ینی ما یه غده سرطانی تو خانوادمون داریم که داره همه رو میکشه =/ اونم اسمش باباست مثلا!
پاسخ:
منم خودمو تشبیه نکردم شکوفه جون.... اون سرطانی هم که گفتم خودم نبودم بلکه بابامه که یه عمر داره یه خانواده رو از بین میبره و به مقدار زیادی ام موفق شده !!!!
به عنوان توجه میکردی معلوم میشد خودمو نگفتم :)
مرسی :)
پاسخ:
اگه تازه زور بزنی و خوشی رو بیاری واسه خودت، اون زهرمارت میکنه :|
پاسخ:
شما که صد سال زنده باشی ایشالا..... ولی منو اون یکیمون باید بمیره تا آرامش باشه!!!!!
پاسخ:
ای قربون تو که اینقده قشنگ گفتی :-*
واقعا ممنون از حرفهای دلگرمی بخشو باحالت :)
پاسخ:
عه؟؟؟ از بس شیکمویی خو :)
پاسخ:
دیگه شما به بزرگواری خودت ببخش عزیزوووم :)
پاسخ:
این دیگه چه سوالیه؟؟؟
خب شاید تو نتونی منو درک کنی.... ولی باید بگم خیلی متاسفم ولی این حقیقت داره...تلخه ولی وجود داره!!!! اما بیشتر آرزوی مرگ خودم رو میکنم!!! اما اون فقط منو ازار نمیده که!!! با مرگ من چیزی درست نمیشه :|
پاسخ:
متاسفم...اما خوشحالم که منو میفهمی :-*
خوبم عزیزم...بهترم میشم :)
پاسخ:
ایشالا هم من هم تو راحت شیم :)
پاسخ:
مرسی عزیزم....
ولی خدایی این پست جای تبریکه تولده عاخه؟ :)))))
پاسخ:
آخی.... اتفاقا من عاشق آدمهای شیکمو هستم ...چرا ناراحت شدید ؟ :|
تازشم من خودم هم شیکمو ام :)
پاسخ:
فدات شم غصه نخور :-*
آدم تاسف میخوره که حتی تو این شرایطم کسی رعایتش نمیکنه=/
من قوی ام من قوی ام :)
پاسخ:
بعله عزیزم...درسته.... خب منظورم هم دقیقا همین بوده...تو جوابم هم که دوباره گفتم که متاسفانه این یه حقیقته که تو احساسِ من وجود داره...
اما اونجوری که تو سوال کردی ، ترسیدم از اینکه حس واقعیمو بگم یه جوری سوالت آدمو محکومُ سرزنش میکرد (آیکون ترس از یوزی)
ناراحت نشدم که :) تو ببخشید که انگار ناراحت شدی :-*
پاسخ:
:)
خوشحالم که ناراحت نشدی :)
ممنون عزیزم :-*
پاسخ:
ها...مظلوم بازی....خخخخخخ