حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo

۲ مطلب در بهمن ۱۳۸۷ ثبت شده است

۱۳
بهمن ۸۷

سلام عرض میشود  و هم چنین عرص میشود که به دلیل مشکلات اتصال به اینترنت از آپ کردم کمی معذورم با پوزش بسیار.

نکته:مشکلات اتصال به دلیل سفر  اینجانب به جنوب کشور

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۳ بهمن ۸۷ ، ۲۱:۰۶
آزیتا م.ز
۰۳
بهمن ۸۷

 اول سلام، این دفعه سلام کردم که بعضی ها جوسازی نکنند بگن من سلام بلد نیستم، دوم میخواستم بگم به کسانی که این همه هندوانه به زیر بغل ما چپوندن و همین طور نوشابه پشت نوشابه باز کردن،  بگم ما به پرتقال هم راضی هستیم فقط هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم خوب یه سری هم به ما بزنید. سوم داره برف میاد،چهارم خوب برف بیاد که چی؟؟؟

راستی ما چند روز دیگه میریم سفر جاتون خالی، خاطرات سفر هم بسی برای من جالب خواهد بود انشاا.... دیگه چی بگم؟؟؟ آها اینها ....::.:.::.. که میبینید دانه های اسفند است که برای خود و وبلاگمان دود میکنیم که از شر چشم حسود در امان باشیم که بسیارند بخل ورزان و تنگ نظران.... این روزها خواندن تاریخ صدر اسلام نطق منو کور کرده بسی بی قلم گشته ام ،که خدا بخواهد لینت مزاج گرفته موتور قلم روشن میشود. به یاری دوستان.!!

حافظ جان به ما فرمودن....
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام دی 1387 ساعت 17:17 شماره پست: 9
امروز بدجوری دلم گرفته بود،حالا خدا میدونه چی توش گیر کرده بود،حالا باید چی توش میریختم که راهش باز بشه! میدونید شاید واسه این بود که از فیض امتحانات یه مدتی بود آقا قشنگه رو ندیده بودم حالا دلم آب رفته بود و تنگ شده بود.گفتم بذار یه فال حافظ بگیرم، ببینم اوضاع چه جوریه؟ بده؟ خوبه؟ اسفناکه؟ چیه بالاخره. بعد از خوندن فاتحه ای برای جناب حافظ جان که بالاخره هنگام مرگش مسلمون بوده و دلش به فاتحه ی ما خوش بوده،برای اینکه دلش نشکنه و با یه فال بد حال مارو نگیره،به هر ترتیب فاتحه رو نثار روحش کردیم،روحش شاد!! کتاب رو که باز کردم دیدم:

فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش......................گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

حالا بلبل من بودم یا آقا قشنگه؟گل من بودم یا آقا قشنگه؟نمیدونم والا. ولی اگه بلبل من بودم و آقا قشنگه گله،باید برم یقشو بگیرم،آخه نمیدونستم عشوه ایه!!!

چند بیت بعدتر:

بلبل از فیض گل آموخت سخن،ورنه نبود.....................این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

در تاویل این بیت به چند مورد بر میخوریم:

۱-معانی گل:الف: همون آقا قشنگه که مشوق اصلی بنده در بی پردگی و نوشتن سخنان قصار است که حکم وزیر جنگ را دارد. ب:شماها که این همه نظر روانه ی وبلاگ بنده میکنید و این بلبل زبان بسته را جوگیر کرده و وادار به مستفیض نمودن این وبلاگ میکنید. ج: شایدم گلهای کاکتوس مملکت منظور است که باعث تهییج بنده به نوشتن حرفهای کاملا بی پرده می شوند.

۲- تا به حال خبر از منقار خود نداشتم که حافظ جان مطلع گرداند.

چند بیت بعدتر:

ای که در کوچه معشوقه ما میگذری...........................بر حذر باش که سر میشکند دیوارش

ممکن است معشوقه اینجا وبلاگ عریز ما باشه که اگر میگذری مراقب سرو صورتت باشی که با تیرباران سخنان گوهر بار بنده سروکلتون دور از جون نشکنه!

ممکن است معشوقه آقا قشنگه باشه که صد البته هر کسی بخواد از کوچشون بگذره مسئولیتش با خودشه که اگر مشکوک بزنه خودِ بنده با یک سنگ ناقابل کله،مله واسش نمیذارم.

چند بیت بعدتر:

صحبت عافیت ،گرچه خوش افتاد ای دل..........................جانب عشق عزیز است فرو مگذارش

که اینجا هم حافظ جان من را مستفیض کرده یک جمله ی کاملا امید بخش نثار بنده کرده و گفته همه چی خدارو شکر خوب و خوش و مبارک است،فقط عزیزم دلبندم آزیتا جان(تحویل بازار) این محبت آقا قشنگه که در دل داری کم حساب نکن و برو حالشو ببر...

در آخرم حافظ جان حرف دل بنده را فرموده بودن که:

دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود...........................ناز پرورد وصالست مجو آزارش

که من افزودم:ای آقا قشنگه!!!

دل آزی که بدیدار تو دارد عادت بدجوری..............................اینقَدر مده گرچه امتحان داریم آزارش، میفهمی؟؟

نکته۱:با عرض پوزش از حافظ جان،که ارادت دارم به ایشان،برای تفسیر غزل ایشان.

نکته۲:از گلهای عزیزی که قصد نظر دادن دارند پیشاپیش قدردانی میشود!!.

نکته۳:آقا قشنگه فقط یه بار دیگه این دل منو آزار بده،من میدونم با تو!!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۳ بهمن ۸۷ ، ۲۱:۰۵
آزیتا م.ز