حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo

۸ مطلب در تیر ۱۳۹۰ ثبت شده است

۱۹
تیر ۹۰
دل صافی داری!!!

تو هم...

فکر میکردم آدم مهربون دیگه پیدا نمیشه!!

منم...

چقدر تو دلت غصه هست...این همه غصه فقط به خاطر مهربونیات!!!

آه!!!

منو ببخش منم مجبورم یه تیکه ببرم...

یه تیکه چی؟

از قلبتو...

....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۹ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۹
آزیتا م.ز
۱۸
تیر ۹۰

چرا همیشه خوابهای لذت بخش یه موقع سراغ آدم میاد که قرار چند دقیقه بعدش ساعت زنگ بزنه؟؟؟!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۸ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۸
آزیتا م.ز
۱۶
تیر ۹۰

تمام تنم کبود شده اما از اینکه دیشب یه کشتی جانانه گرفتم راضی ام.

خیلی وقت بود که کشتی نگرفته بودم یاد بچگی ها بخیر!!!اون موقع هم مثل کشتی دیشبِ من ,توازن و نابرابری حکم فرما بود اما کیف میداد...نه؟؟؟!!

دیشب چند تا گاز اساسی هم گرفتم که شاهکار بووووووووود!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۶ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۷
آزیتا م.ز
۱۴
تیر ۹۰

چند وقته که باید بارون بگیره ,باد شدید اومده,ابرها بهم نزدیک شدن هر از چند گاهی رعد و برق میزنه اما بارون نمیاد...این بغض بی بارون تحملش خیلی سخته...

اگه دست بخیرتون خوبه لطفا برای بارش من دعا کنید!!!!

...
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم تیر 1390 ساعت 0:24 شماره پست: 34

میدونم اگه دیر بخوابم وقتی صبح ساعت 6 زنگ میزنه به گا...میرم ها,اما هی میشینم اینجا دو نقطه چرخ میزنم!!

خدایا همه دو نقطه چرخ بزنا رو شفا بده!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۴ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۶
آزیتا م.ز
۱۳
تیر ۹۰
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۳ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۳
آزیتا م.ز
۰۸
تیر ۹۰

وااااااااااای چقدرHot!!!خیلی hot بابا منو کشته!!!خیلی داغه!!!جون میده همش تو اتاق باشی و ...!!! ااووووووووووف آخه اینقدر مگه هات میشه؟؟؟...خیلی وقت بود اینجوریشو ندیده بودم...جووووون !حال میده با این بری لب ساحل!!! آره به خدا... هات هات Hot hot hot..............اوووووووووف....

.

.

.بابا هوا HoT دیگه!!!نیست؟؟؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۸ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۲
آزیتا م.ز
۰۶
تیر ۹۰

-آهای عمو....آهای...بابا یه دقه صبر کن....

*جارو خیلی خش خش میکنه صداتو نشنیدم دختر جون...چیه چی میخوای کله سحر؟؟!!

-بهم قرض میدی؟

*چی؟

-جاروتو دیگه!!

*واسه چی؟

-میخوام از تو دلم این همه گرد و خاک و ..خس و خاشاکو جارو کنم!!یعنی این دله من از کف خیابونم کمتره؟؟؟

*لا اله الا ا....!!خدا هر چی دیوونست شفا بده!!هی......

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۶ تیر ۹۰ ، ۲۱:۳۰
آزیتا م.ز
۰۵
تیر ۹۰

بیا دیگه طاقت ندارم...بیا خیلی بهم فشار اومده...فکر کنم به خیلی ها فشار اومده ها...از قیافشون تو خیابون معلومه...از کرم هایی که میریزن...از اینکه با زبان بی زبانی میگن آره من میخواااااااام!!!بیا بزن توش...

تو چی؟؟؟یعنی تو نمیدونی؟؟؟خوب من که میدونم...چون چند روز پیش دکتر بهم گفته...چی گفته؟گفته یه مدت بسه!!گفتم چرا آخه نمیتونم...گفت  نه ...گفت برو روانپزشک !!شاید N y m .................c داری....طبیعی نیست...

رفتم دکتر روانشناس!!راستی داشتم همونو...یه کارایی بهم گفته که انجام بدم اما نمیشه...بخدا نمیشه خیلی سخته خوب...

ااااا این قدر به من گیر نده خوب ...یکی مثه من اون ور آب میره شغلهای خاص میگیره...جون خودم دکتره گفت!!!اااا نخند به خدا دکتره گفت!!!

جمله با کمالات!!

+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 11:34 شماره پست: 29

بعضی ها مثل قطار شهربازی می مونن باهاشون خیلی بهت خوش میگذره ولی به هیچ جایی نمیرسی


راستی از این بعضیها کجا پیدا میشه حداقل خوش بگذرونیم به جایی رسیدن پیشکش!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۵ تیر ۹۰ ، ۲۱:۲۸
آزیتا م.ز