حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۰۵
اسفند ۹۲

عاغا من اومدم یه چیزی بنویسم، بعد دیدم هر جا میری هِی زده روز مهندس مبارک یا بر خودم و دوستهای مهندسم مبارک یا نمیدونم کادومو بفرستین بیاد ، خلاصه از این دسته پُستها....دیگه تصمیمم عوض شد گفتم یه چی دیگه بنویسم...

بنویسم که منم مهندسم اما هوچ خوشحال نمیشم وقتی یکی بهم این روز رو تبریک بگه، شاید اگه یکی پیدا بشه روز کودکُ به من تبریک بگه ، بیشتر حال میکنم به غورعان!!! نه اینکه از تبریک بدم بیاد ها!!!نه!!! از کلمهٔ مهندسش بدم میاد! این روزها که دانشگاهها مث کارخونه های نانِ صنعتی در تعدادهایِ چند هزارتایی مهندس پُخت میکننُ میدن بیرون!!! حالا منم یکی از همونا دیگه!!! Builder emoticon

اصن وقتی یکی بهم میگه خانوم مهندس ، روزت مبارک یادِ آرزوهای از دست رفتم میوفتم...یادِ اینکه دلم میخواست یه هنرمندِ حرفه ای باشم،نقاش، عکاس، خواننده،گوینده، موزیسینِ حرفه ای باشم!!! اصن هنرمند هم نبودم ترجیح میدادم مسئول یه آزمایشگاهی Scientist emoticon  ، جایی بودم!! به غورعان رادیولوژیست بودم بیشتر حال می کردم! مربی مهدکودک بودمُ بگو !!!!!

اصن بیشتر که فکر میکنم میبینم اگه همین الان یه کافه داشتم و روز مهندسم هیشکی بهم تبریک نمیگفت از خودمُ زندگیم خیلی بیشتر راضی بودم!!!Waiter emoticon

از همین تریبون اعلام میکنم من ترجیح میدادم مهندس نباشم!!! ترجیح میدادم تو مملکتی که همه واسه خودشون یه پا مهندسن، مهندس نباشم!!! ترجیح میدادم برم دنبالِ عشقُ علاقهٔ خودم...بر باعثُ بانیــــــــــش......dirty language emoticon تازه هزار و یک کارهٔ دیگه هم دوست داشتم باشم ، که دیگه به علت زیق وقت فاکتور گرفتم ، بعله! 


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۵
آزیتا م.ز

نظرات  (۳۶)

متاسفانه کاملا و باتمام وجود میفهمم ودرک میکنم:| موقه انتخاب رشته اول دبیرستان گفتم من میخوام برم هنرستان وباجمله:هنر که نون و اب نمیشه مواجه شدم:| واز همون موقه یکی تو سر خودم میزنم 10تا تو سر کتابام:|
پاسخ:
عه تو هم؟؟؟؟؟؟ منم وقتی گفتم میخوام برم هنرستان یه قشقلقی شد که نگوووووو....انگار کفر گفتم :|
بعد الان مهندسی خیلی نون و آب شده واسه من؟؟؟؟ =/
عرررررررررر
من هم نوشتم ولی بیشتر محض خنده گذاشتم مثلا.
بعدش هم اینکه گفتم چیزی که نداریم لااقل به این لقب دوزاری خودم بنازم بلکه این روح و روان آشفته یک کم مشعوف بشه و خوش خوشانش بشه 
پاسخ:
هااااا محض خنده :P
خخخخخخ بناز اکشال نداره مهندس :)
کی گفته تو مهندسی برم پوستشو بکنم؟تو همه چی تمومی دخملم،از هر انگوشتت صدتا هنر میریزه،اصلا هر روز،روز تو هستش مادر،پیشا پیش هر روزت مبارک
پاسخ:
ای جوووووووونم تو بمب انرژیِ من هستی.....ووووووووووووییییییییی خوفِ من هر روز خودتم مبارک ..... 
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۵۶ masi_ bi asabo saltane
شبتونو ب شما تبریک می گم...
من مطمئنم در آینده ای ن چندان دور آزی کافه میزنی...
اسم کافتو می ذاری یا بی حفاظ یا اسم آقای همکار یا قجردوله...
یا اصن چی میذاری اگ کافه بزنی؟
ب بچه های وبلاگم شب جمعه به نیت اموات کافی مجانی میدی...
منم خیلی تو فکر یک کافه داشتنم...کافه همه چیزای دوس داشتنی من توش هسته شعر و موسیقی و هنر و قهوه...و البته چیز خیلی مهمش دود و مشروبه که اگ تو ایران مجوزشو بدن من حتمنه کافه می زنم...
می بوسمت منو بردی تو رویاهام...آزی جونم
پاسخ:
وایییی چه باحال که تو هم دوس داری  :)

چقدر خوب میشه حرف تو به واقعیت بپیونده!!!
یا بی حفاظ یا کافه صورتی :)
شب جمعه نصف قیمت...مجانی ورشکست میشم :D
البته به جز دود که گفتی با بقیشون کاملا موافقم خخخخخخ

دوستت میدارم امیدوارم جفتمون به آرزومون برسیم :)
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۵۹ masi_ bi asabo saltane
آزیتا تو روزنامه دیدم و خوندم ک عکس مستر لهجه رو زدن و زیرش نوشتت
گمشده...از آقای همکار بپرس بعد اون دعوا کجا سر ب نیستش کرده...
تازه تو فایل صوتی آخرتونم نبودا...
میگم مستر لهجه وبلاگ نداره...!!!!! بریم سرک کشی...
پاسخ:
خخخخخخخخ.....دیبونهٔ دوس داشتنی....

نه خب یه سری از فایل صوتیها از قبل پر شدن که مستر لهجه حضور نداشته که اینم جزشون بود :) زود بدعادت شدین هاااااا خخخخخخ

نه وبلاگ نداره عزیزم....
کودک جان روز مهندس مبارک. :D دیگه خدا زده و شدی مهندس. باس بهت تبریک گفت. روزت مبارک
پاسخ:
روز نگهبان نداریم؟؟؟؟!!!! :دی
من مسئول قلیونا و مشروبا
البت اونا ک سفارش میگیرنا ن اونا ک ذغال درست میکنن 
بعد اگه لطف کنی بخش بانوان رو بسپری ب من قول میدم همه راضی باشن :)
+ روزت مبارک،ایشالا سال دیگه با افتخار از مندس بودنت بنویسی،در حدی ک جواب سلام ندی!
پاسخ:
فکر کن من قلیون سرو کنم ایییییییی عمرا!!!!! مگه سفره خونه است؟

بیا باز میگه من دخترباز نیستم....ببین خودت میخای ها :))))))


والا از هفتاد میلیون نفر، هفتاد و پنج میلیون شون مهندسن :))))))))))))))

رشته ات چیه آزی ؟ :)
پاسخ:
منم همینو گفتم دیگه

عمران :|
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۱۰ خانم هموستات
مهندس نبودی و یکی از شغل های مورد علاقت رو داشتی مینالیدی که چرا فلان کاره نیستم
پاسخ:
به امواتم نمینالیدم....من از اولم دلم نمیخاس مهندس باشم والا....چرا حرف تو دهنم میچپونی تو :)
بمیرم برات ننه چه دل پری داری
پَ برا همین منو فرستادی دنبال ژنتیک و اینا قربون دستت ننه
پاسخ:
اره دیگه نخواستم تونم مث من بشی دخملم....ایشالا تو موفق میشی به مراد دلت میرسی انتقامه منو مسگیری :D
والا به غورعـان ، این روزا بزنی تو شیکمه سگم مدیرُ مهندس میده بیرون !

عادمـ عـارش میاد دیگه به حرفه اَش حتی افتخار کنه ،

چخد دلم میخاس چیزی باشم که واقن دوس دارم نه چیزی که الان بهش منسوبمـ !
پاسخ:
پووووووووووف......تو هم پَ

:| ایکون لالمونی گرفتن
آیکن چپ چپ نگاه کردن.خخخخخ
پاسخ:
چرا عایا؟؟؟؟؟ خیلی به مهندسیت مینازی الان؟؟؟ خخخخ
منم مهندسم آزی....وقتی یکی بهم می گی مهندس دلم می خواد سرشو از گردنش جدا کنم....
پاسخ:
هعی وای....چه خَشون :))))))))
نَ ازون بـدتـر ! مَـ مـــودیـرَمـ مـثــلـن خبـرَمـ ! :))
پاسخ:
اوه اوه.....خانوم مدیر خخخخخخخخ 
خوب به عنوان یه مامان دوتا از این مهنس ها تو خونه دارم
الکترونیک و طراحی صنعتی
پاسخ:
کوزه خریدی ترشی بندازی حیران جونم :D
طراحی صنعتیش خوبه :)
چی بگم خو!!!تبریکم که خوشت نمیاد بگم.ازاونور حاجی بد عادتمون کرده هر جا بریم کامنت بزاریم.اینم محض احترام.:)
پاسخ:
خو مثلا تسلیت بوگو اصن خخخخخخ :))))))
هعییییىىى...این پست رو بدجورى میفهمم:(
منم دلم میخواست برم هنرستان ولى همون دفعه اول جورى باهام برخورد شد که اصن نطقم کور شد
وااااااااى،منم عاشق کافه ام یا یه رستوران شبیه اونى که تو فیلم ماهیها عاشق میشوند.... نه از این جینگیل فینگیلیا نه....از این جاهاى دنج پر از زندگى که دلت میخواد تمام غروباى زندگیت رو اونجا سر کنى... آزیتا تورو خدا این کافه رو بزن ماهم بیام پیشت:)
توش یه کتابخونه بذار هر کى دوست داشت بیاد ازت کتاب قرض بگیره و بشینه اونجا بخونه...خودتم وقتاى بیکاریت بشین عکس مشتریها و دوستات رو نقاشی کن... به عنوان یه ابتکار یه آرشیو موسیقى پرو پیمون درست کن و موسیقى رو به انتخاب و درخواست مشتریها بذار... بعد که پولدار شدى یه پیانو بذار گوشه کافه ...کافه ات پر از غذاهاى خوشمزه ارزون و خونگى همراه ترشى و دمنوشاى گیاهى و خوراکیهاى محلى و غذاهاى سنتى... کافه ات بشه پناه آدماى تنها و غمگین... مشتریها همه با هم دوست بشن ، تولداشون بیان اونجا تو براشون تولد بگیرى و همه خانواده هم بشن:)
بهترى؟
پاسخ:
ای بابا....فکر میکردم اونلیی که دکتر میشن با علاقه میشن عاخه خیلی سخته =/

دقیقا....من خیلی هم اصرار کردم ولی قیامتی به پا شد :|
چقد خوشگل کافه رو توصیف کردی ترنج جونم....حتما کافهٔ من باید کتابخونه داشته باشه...پر از چیزهای رنگی باشه... پر از غذاهای من در آوردیِ آزیتا پز باشه که با متد سلامتی پخته میشن :)

واییی ترنج منو بردی تو آرزوم ....:-*
موافقم با حرفت خیلی! کلا تحصیل کردن تو مملکت ما بی معنی شده! 
پاسخ:
برای خالی نبودنه عریضه ملت تحصیلم میکنن که در آخرم چیزی حاصل نمیکنن =/
به به هم مهندسید....روز مهندســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــتون موبارک باشع...مهندس...:))
پاسخ:
الان دیگه از اذان گذشته پَ دیگه روزم تموم رفته خخخخخخ آیکونه خنثی نمودن تبریک:)
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۶ تختخواب خدا
من خودم با عشق و علاقه رفتم و رشته ای که دوست داشتم رو خوندم و آخرشم به درجه امامت رسیدم و اصنم ناراحت نیستم
.............
الآنم چند ساله می خوام برم آشپزی تحصیل کنم
پاسخ:
خب مهم همون عشق و علاقه اش بوده.... هر کاری پشتش عشق و علاقه باشه بعدش احساس رضایت رو به ارمغان میلره امام سهیل :D

چند ساله میخای بری اما رفتی؟؟؟؟؟ نه دیگه!!!!!
پست اخیر ما هم از قضا در این باب است...
اصولا ازین که یکی بیاد از یه چیزی بناله و منم اخرشم بیام بگم وای اره منم همینطور!! متنفرم ولی خوب چاره ای در این یه مورد نیست ما هم دل خوشی نداریم ازین نسبت مهندس :((

پاسخ:
بعله متاسفانه اکثریت همینه.... تازه شماها که هنوز دانشجویید =/
در شهر و دیار ما کلا هنرستان و کار و دانش اصلا محیط مناسبی ندارن و دخترانی هم که در این مدارس درس می خونن اصلا وصف خوبی ندارن و ما هم که بچه مثبت اگه می رفتیم قاطی اون دخترا مریضی روحی روانی می گرفتم و شاید اصن از راه به در می شدم لذا رفتیم مدرسه ی هادی و رشته ی ریاضی بعد هم تا چشم وا کردیم دیدم داریم میشیم مهندس برق هویجوری کشکی کشکی....
پاسخ:
والا تو شهر ما هم که تهران بود میگفتن هنرستانیا اِلن و بِلن ...خنگنو فلانن...اما از نظر من چرت بود...حالا گیریم که اصن بودن چه دخلی به من داشتن :| والا من وسط یه مُشت بچه عصا قورت داده بیشتر افسردگی گرفتم!=/
آزی چون دوس ندارری بهت تبریک نمیگم ولی بیا این کافه رو بزنیم منم خیلی دوز میدارم 
من از همینجا میخوام بگم آزی برو دنبال آرزو هات آفرین برو مهندس چیه اصلا
پاسخ:
بخدا من از خدامه کافه بزنم :) اسپانسر ندارم خو :D
اَی بابا چقد جَو افسرده وشکست عشقی تحصیلی شده!عقشم پاشو یکم برقصیم اندرفون ترشح بنمونیم دلمون وا شه! حالا بااین وضعیت کمرت نمیشه قِرم دادکه!عاقا شما هلیکوپتری هَندی(دست)برو فقط قِرِش بامنD: اهنگ چی دوز داری برات بذارم عقشم?!?!D:[ایکون دی جی گوجه سبز قِر تو کمرش فراوونه نمدونه کجا بریزه:-P]
پاسخ:
آهنگ دنس آن دِ فلور خخخخخخخخ عزیزم چرا نمیدنی قِراتو کجا بریزی؟ همنجا همینجا آیکونه ریتمیک :))))))
جناب چپ الدوله شیکمو!اسپانسرت میشه عقشم:-P خانوم اجازه?!?!استخدامی ام دارین عایا?!?!
پاسخ:
معلومه که داریم...... شما نباشی اصن نمیشه که :)
[ایکون ریختن قِر همینجا همیــــــــــنجا]:-P
پاسخ:
همینجا همینجا آعــــــــــGirl Happy Dance animated emoticon
خخخخخخخخخخخ عقشم ایکونای منو به واقعیت میپیوندونی امشب خخخخخخ دستت تنکیو اصن یه وضی:-*
پاسخ:
آره دیگه.... خواستم نصف شبی هیشکسم نی باهم حال کنیم اصن بوسُ بده بیاد Kissing animated emoticon :)))))
سلام

منم با پاراگراف دومت موافقم شدید!

حالا نه اینکه از تبریک بدم بیاد ها!ولی هیچ خوشحال نمیشم که مهندس صدام میکنن!هرکی هم بهم بگه بهش میگم که احساس میکنم دارین بهم فحش میدین!
پاسخ:
سلام به روی ماهتان

ای باباااااااااا.... بعله دیگه....البته من صدام میکنن ناراحت نمیشم ولی کلا غصه میخورم دیگه =/
وویییی عقشم اینجوری میبوسی ادم یجوری میشه خو[ایکون وای ننه چادرم کو!]خخخخخخ Me too my love:-*
پاسخ:
خخخخخخخ تو عشقمی هر جور بخوای بوس میکنم خووووووو :D
حس مشترکیه.
پاسخ:
متاسفانه =/
یعنی فکر می کنی دیگه فرصت این که دنبال علایقت بری رو نداری؟
شاید اگه راه دیگه ای انتخاب می کردی الان نارضایتی هات از نوع دیگه ای بود. مثلا درامدت خیلی کمتر می شد
پاسخ:
نه فرصت ندارم واسه بعضیاش دیر شده، ولی بازم میشه....

همچی میگه درآمد.....نه باوووو هر کاره ای بودم اگه در آمدم بیشتر از الان نبود مساویش بود :)
"به کافه ی آزی خوش اومدین"

دمنوش مخصوص مشتریان توپ وبلاگ نویس...بزار فک کنم ببینم کجا کافه تو بزنی کارت میگیره.
پاسخ:
آره حتما فکر کن..... ایده های تو صدر جدول ایده هاست....عاشق اون مغزتم من :D
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۳۳ masi_ bi asabo saltane
منظور از دود...پیپ و سیگار لایت بود نه قلیونه بو گندو...
پاسخ:
والا....قلیون بوگندووو بقول تو :D
راستی من هم خیلی به کافه فکر می کنم. اما سرمایه اش رو ندارم.
البته بیش تر کافه کتاب
پاسخ:
منم گفتم دیگه اسپانسر ندارم.....

منم تو کافه ام کتاب دارم :D
بهخوشگی من خودم اسپانسر میخواستم گفتم تو بشی برام دیدم خودت اسپانسر میخوای
ببین چجوزی استعداد جوونا داره ازبین میره
پاسخ:
مشکل تمام ایده های من اسپانسره چی فکر کردی خانومه پ....وگرنه تا الان صدبار کافه زده بودم خخخخخخ
کاملا موافقم. منم همین حسو دارم. اصن خجالت میکشم بگم مهندسم.
یروز یکی میره خواستگاری ازش میپرسن شغلت چیه میگه تو کار خرید و فروش دلارم. بعد عروسی گندش درمیاد طرف مهندس بوده!
پاسخ:
دیگه در اینـــــــــــــــــــ حـــــــــــــــــــــــــد نه دیگه :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">