۲۲
اسفند ۹۲
ترکِشهای تولد ادامه دارد... صبر پیشه کنید لطفا!
هم اکنون ، دوستی فرشته خوی ، محبتِ سرشارش را که از خوبیِ خودش نشئت میگیرد ، کادو پیچ شده با پیک ، دمِ در خانهٔ ما فرستاد!!!
نگو پیکِ بیچاره دیروز هم در آن باران تند تا دمِ خانهٔ ما آمده بوده اما زنگِ ما نزده بود و بیچاره او و بیچاره من که منتظرش بودم!!! اما امروز صدای موتورش را شنیدم بعد تا سینه کله ام را از پنجره بیرون آوردم، داد زدم ببخشید پیک هستیــــــــــــــد؟؟؟؟؟ سرش را بالا آورد با یک نیش تا بناگوش باز شده که اطرافش را موهای قِژقیلی (همان مجعد) فراگرفته بود مواجه شد و در حالی که خیلی سعی داشت جلوی خنده اش را بگیرد ، گفت بعله!!!
بشنوید آهنگِ دلِ من را :)
منُ این همه خوشبختی محاله محاله محاله.....
آزیتا در حالِ قِر دادن و بشکَن زدن و محو شدن در افق :))))
۹۲/۱۲/۲۲