حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۲۰
فروردين ۹۳

خب یک جورایی مُسِن بود ، حدود ٥٥ شاید! یک مانتوی تنگ کوتاه کرم رنگ پوشیده بود و شلوار جین و کتونی ، اول رفت و آمد به آقای فروشنده گفت میشه از هات داگهاتون تست کنم! فروشنده یه تیکه برید زد سر خلال دندون داد بهش!!! خورد! اولش یه فکری کرد بعد گفت خوبه خوشمزه است ، یه دونه واسم بذارید عاقا! خوب برشته بشه! فروشنده هم درجه اِلِمنتهای دستگاشو برد بالا!

بعد گفت عاقا به این کارخونه، هات داگتون بگید اینقدر اینارو شور نکنه....خیلی شوره خیلی...قلیابِ!!! بعد من گفتم چی چیه؟ قلیاب؟؟؟ ینی چی؟؟؟ گفت قلیاب دیگه ینی شوووور خیلی شور!!! نشنیدید؟؟؟ من و فروشنده باهم گفتیم نـــــــع!! خانومه گفت وااااااااااا! یه کلمه فارسیِ  جوونهای الان اصلا دانشِ ادبیاتشون خوب نیس:|

گفتم همه سوسیس کالباسها شورن به خاطر نیتریتِ .... گفت نه! من میخرم از مغازه بی مزه است! گفتم چه مارکی میخرید ! گفت مارک؟ هات داگ دیگه! میگم هات داگ بدید:|

بعد یه مدتی ... فروشنده گفت خانوم برشتگیش خوبه داره جزغاله میشه ها...گفت نه بزارید بیشتر بمونه! راستی نوشابه گرم ندارید که تو یخچال نباشه عاخه گلوم درد میکنه !!!! دوباره خندید! گفت عاغا مسخره است ولی من الان این فیلم طبقه حساث رو دیدم ، این جعبه هاتون ( رو کانتر جعبه های مکعب مستطیل شکلی بود که هات داگ رو توشون سرو میکرد آقاهه) میبینم یاد تابوت میفتم بعد شروع کرد نخودی خندیدن! آقاهه هم گفت اینا تابوت هات داگهاست ، شکم شمام قبرستونشونه! منم گفتم این هات داگها خودشون عزراییل اند بابا:))) بعد خانومه از خنده غش کرد!!! آرررررررره راس میگی البته من اصلا نمیخورم ها امروز هوس کردم :|

آقا نوشابه گرم ندارید؟ عاخه گلوم درد میکنه !!! مایونز نریز آقا لطفا! چشم! خیارشورم کم بزار خودش قلیابِ! چشم!!! آقاااااااااا میگم مایونز نریز !!! خانوم مایونز نیس که خردلِ !!!! ها خردله! عاخه چربه واسه گلوم بده!! خانوم مگه سُسِ بی روغنم داریم؟ کلا سُس  چربه دیگه! 

حالا یه نوشابه گرمم بده! ندارم خانوم! گفتم نوشابتون رو یکم تو دمای بیرون بذارید گرم میشه، تگری که نیس! نگران نباشید!!!! 

قبلا اینجا چند بار هات داگ خوردم نونشون سبوس دار بود! چرا دیگه نیست! آقاهه: نمیدونم! شرکت الان من دوماهه اینجام همین نون رو میده! 

نوشابه و هات داگ گذاشت تو کیسه و رفت ، گلوشم درد میکرد،چند بارم از همینجا هات داگ خریده بود ولی هر بار تست میکرد لابد :))

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۳/۰۱/۲۰
آزیتا م.ز

نظرات  (۲۱)

حالش خوب بوده کلا خانومه؟!!!! مطمئنی؟؟؟!!!!! o_O :))))) :D
پاسخ:
واا خیلی سر حال بود انرژیش از من بیشتر بود :)))))
۲۰ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۱۴ استاد سلام علیکم خیلی ناشناس خخخخ
احیانا اونی که دیدی ننه من نبود؟ یکم دقت کن شاید خودش بوده!
پاسخ:
نه بابا ... این خدای اعتماد به نفس بود مامان تو اینطوری نیس:)))
:)))))))))))
هلاک اون نتیجه گیری آخرتم
نخندم یهو ممکنه سرم بیاد ! ما پیر شیم بدتر میشم والاع !
پاسخ:
بابا پیر نبود یدونه چروک تو صورتش نبود :)))
حالا ینی ما پیر شیم گلومون درد بگیره میریم هاتداگ میخوریم!!!؟؟؟:)))
چه بااحال.....
لابد از همین جا تست می کرده دیگه....:))
پاسخ:
ینی دقیقا از کجا :))))
خب دیگه شاید مثه همون نون سبوس دارا که دیگه نیست شاید هات داگاش هم مثه قبل نباشه.کلا روزگاریه که هرسال دریغ از پارسال باید احتیاط کرد...آزی جوون شما چی سفارش دادی؟
پاسخ:
عاخه هات داگش مال یه کار خونه مشخصه:)))
 بعد مگه خانومه میره مغازه هات داگ بخره میگفت نوبجوری یه هات داگ بده تست میکرد؟ :)))
البته تو ایران کیفیت هیچ چیز ثابت نیس:)
واسه یه هات داگ خوردن اینهمه حرف زد درموارد دیگه چقد حرف میزنه!!!! o_O
پاسخ:
اتفاقا فروشنده بعد از رفتنش همینو گفت! گفت خوبه نمیخواست ماشین بخره :)))
چش بود دقیقا؟؟؟ :|
پاسخ:
گلوش درد میکرد :)))))
عجب آدمه رو اعصابی بوده!!!!
پاسخ:
خخخخخخ
آدمِ قَلیابی بود :)))))))
:))))))) مردم از خنده آزی خدا نکشت :)))
پاسخ:
قربونت برم همیشه شاد باشی :*
عجبا زنی بوده ها!!!! خخخخخ

می گم جانم یک عدد بازی وبلاگی مسابقه ای عکاسی راه انداخته ایم اون قبلیه که بود نه، یه کم تغییرات دادم بهش ، شک ندارم تو ازین عکسا زیاد داری بیا شرکت کن شاید این دفعه هم تو بردی :)))))))
پاسخ:
چشم عزیزم میام حتما میام تا من نیومدم مهلت ارسال رو تموم نکن لدفن آیکون یک آزی پر توقع:))

این روزها کلا وقتم کمه اساسی :)
:دی





پاسخ:
هه هه 
پشم دوست داری عایا؟؟؟ :)))))
عجب D: عسکشم مینداختی... اینجور پیرزنها یه ذره مشنگ میزنن! نمیدونم ازقبل بودن یا بخاطر کهولت سنه!
پاسخ:
نمیشد عکس بگیرم ضایع بود ولی اگه عکسش رو مینداختم میدیدی که اصن پیرزن نبود :)))

واااااااااااااااااااااااااااااااااای چ همه غر میزنه این خانومه اوا اعصافم خورد شد خخخخخخخخخ

 

 

پاسخ:
سلام ژری جونم
خخخخخخ
ریلکس باش 
من که کلی خندیدم :)))
جسارته بانوجان شما از طرف وزارت بهداشت تشریف برده بودین بازدید از بوفه بیمارستان روزبه !!!!!؟؟؟

پاسخ:
خخخخخ کجا هست؟ بیمارستان روانیه عایا؟؟؟؟ :)))))
حالا خوبه فقط یه هات داگِ ساده می خواست! یادِ عزیزم ببخشید افتادم :))
پاسخ:
:)))
عه پط عزیز تو هم....؟ :))))
چه رو اعصاب بوده این مشتریه !!!
من جای فروشنده بودم دیگه قاطی میکردم بااین همه خرده فرمایش
پاسخ:
یکم شکیبایی جانم!
فروشنده باید صبور باشه :)))
cheghadr dargir bood!
پاسخ:
خخخخخ حال میکرد واسه خودش :)))
:))) با خودش چند چند بوده ؟؟:))
پاسخ:
٠-٣ جلو بود :))))))
میزدی تو سرش عنتر برقیُ :|
پاسخ:
خخخخخخ عنتر برقی خخخخخخ
باووووو به من چه :)))
خاله جون خشونی ها :)))))))
چه پیرزنه باحالی بوده... 
پاسخ:
خدا قسمتت کنه ایشالا :)))))
نه اشتب شد خیلی بی مزه بوده :))))))))
پاسخ:
اها...حالا شد :D

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">