دیشب رفته بودم خرید، داشتم برمیگشتم، تو خیابونمون از کنار دو تا خانوم رد شدم که یکیشون دو تا نون بربری دستش بود ، بعد یهو برگشت به اون یکی گفت آره داغش خوبه وقتی سرد میشه که لاستیکه ، بعد من تو ذهنم اینجوری شدم :| یاد خودم افتادم که سالهاست یافتن نون بابِ میلم واسم معضل شده! خب عایا نونی که بلافاصله پس از یخ کردن ، لاستیک میشه خوردن داره؟؟؟ خودم به شخصه کیسه کیسه نون خشک و بیات و داغون دیدم که مردم میذارن دم در... خب نونی که زود لاستیک میشه معلومه تا آخر خورده نمیشه! من سالهاست خودم به نون بربری لب نزدم چون امکان نداره یکم بخورم و دل درد نگیرم... هر چند وقتی داغه به طور عجیبی خواستنیه و دل منو میبره ولی تجربه بهم ثابت کرده، خورد ماهی، عه ببخشید ،نون بربری به گندش نمی ارزه :\ این روزها ماجرای نونها به بربری ختم نمیشه....
خوزستان که بودم همیشه از تهران یه ساک نون با خودم میبردم تو فریزر انبار میکردم و ذره ذره از اونا مصرف میکردم ولی وای بحال وقتی که تموم میشدن و من بی نون میموندم ، اون وقت بود که مجبور بودم نون لواشهای پلاستیکیِ اونجا رو بخورمُ هی معده ام درد بگیره، علاوه بر درد معده اون نونها دردِ فک هم میارن! اصلا وقتی یه لایه اش بشه دو لایه نمیتونی گازش بزنی حتی، در این حد سفت :|
یادمه قبل از اینکه برم خوزستان ، خونم تو تهران یجایی بود که به هایپر مارکت نزدیک بود، اولین باری که رفتم هایپر و نونواییش رو دیدم از خوشحالی ذوق مرگ شدم ! کلی مدلهای مختلف از نون سبوسدار پخت میکرد منم هر دفعه ،بار میکردم میبردم خونه تا مدتی داشتم، بعد یواش یواش از تنوعشون کم شد، 5 مدل سبوسدار شد 3 مدل ، سه مدل شد یه مدل تا همین چند وقت پیشها که دوباره بعد از سالها گذرم افتاد هایپر ، دیدم همه نونها سفید :| هیچ مدل سبوسداری وجود نداره، از آقایی که مسئول بود پرسیدم ، سبوسدار ندارین؟ گفت نه، گفتم اصلا پخت نمیکنین ؟ گفت نه :||| گفتم چرا اخه؟ گفت نمیخرن!
حالا وقتی اومدم کرج ، همچنان معضل نونیه من پابرجا بود، چرا؟ چون تو خیابون ما یه نون بربری هست که هیچی :\ کوچه پایینی هم باز یه نون بربری :\ که اونم هیچی! سر کوچمون یه نون لواش کاملا بی خاصیته اغلب فتیر هست که اونم گاهی به اجبار از سر بی نونی هر بار میخورم ، فرداش گلاب به روتون ، گلاب به روتون ، خیلی زرت دچار یبوست میشم! اینو گفتم که بدونین چقد روده و معده ام سریع واکنش میدن که البته خیلی از مشکلات بقیه افراد هم از خوردنه همین نونهای بدون سبوس نشأت گرفته ولی خودشون خبر ندارن.. ته خیابونمونم یدونه تافتون هست که از اونجایی که نون تافتون خیلی دوس دارم چند بار گرفتم اما هر بار فتیر بود و رودل کردم، چند وقت قبل هم پرسون پُرسون کلی راه رفتم تا یه نون سنگکی پیدا کردم و چند تا ازش گرفتم نه تنها آردشون سفید بود بلکه کاملا هم نونشون سفت و فتیر :\ همش فکر میکردم که مردم چجوری این نونها رو میخورن چرا حالشون بد نمیشه؟؟؟ :\ تا یه روز اتفاقی شعبه نان سحر رو تو کرج پیدا کردم ، منو میگی انگار بال در آورده بودم، رفتم داخل کلی نونه سبوسدار خریدم ، انگار که یکی از مهمترین مشکلات زندگیم حل شده باشه ، هفته ای یبار میرفتم و نونِ اون هفته رو میخریدم، تا اینکه یه روز اواسط ماه رمضون رفتم که نون بخرم دیدم کلا در شعبه رو گِل گرفتن :\ واقعا حس کردم ضربهٔ مهلکی خوردم ، شاید شما به این حس من بخندین ولی واقعا برای من سخته بدون نون خوب زندگی کردن :||| شعبه های نان سحر هم تو تهران واقعا دور هستن اصلا راه نداره تو این هوای گرم آدم از یه شهر بره یه شهر دیگه که نون بخره .. تا اینکه هفته پیش باز یه نون فانتزی باکلاس که از بیرون شبیه نان سحر بود دیزاینش، تو کرج پیدا کردم به این امید که نون سبوسدار داشته باشه رفتم داخل، که یهو امیدم ، نا امید شد ! دیدم نخیــــــــــــــــر خبری از نون سبوسدار نیس، بعد ازشون سوال کردم ، اونام تنها مدل سبوسداری که داشتن بهم نشون دادن ، منم ازشون خریدم ، آخرش گفتم چرا مدلهای دیگه نمیزنین که گفتن چون فروش ندارن، گفتن قبلا میزدیم ، میموند خراب میشد، خواهانه سبوسدار کمه ...ولی شما اگه سفارش و پیش پرداخت بدید و روزش رو مشخص کنید حتما براتون پخت میکنیم :))) منو میگی باز کلی خوشحال شدم و سفارش سی تا نون بروچین دادم... که یکشنبه تماس گرفتن و گفتن نونهاتون آماده است منم گفتم با آژانس بفرستید ، وقتی نونها رسید دمه خونه ، هنوز گرمه گرم بودن و عطرشون پیچید تو فضا :))))
اون روشنترها سبوس گندمه که دفعه دیگه میخوام بگم سبوسش رو بیشتر کنن
اون تیره ها هم با آرد روگن (جو + چاودار)
حالا بماند که قبل از پیدا کردن اینجا زنگ زده بودم به واحد مرکزی نان سحر و شماره پخششون تو کرج رو گرفته بودم و به آقاهه زنگ زده بودم ، اونم گفته بود اگه به مغازه هایی که ما براشون سفارش میاریم ، نونهای درخواستیتون رو بگین ، میاریم براتون.. بعدشم آدرس چند تا سوپر نزدیک رو داده بود که باهاشون کار میکنن ولی خب بعدش این نونوایی رو یافتم که بهتره :)))
یادمه سال 85 پیش یه استادی میرفتم که نه تنها استاد عرفان بود که یجورایی تو کار طب سنتی هم بود، یه روز سر کلاس گفت ، بیماریهای روحی و جسمی مردم ایران از وقتی شروع شد که آش و آبگوشت از سفره هاشون و سبوس از نونهاشون حذف شد! و حالا ما خود مردم هستیم که تبر به ریشهٔ خودمون میزنیم ، تا وقتی ما خودمون به فکر خودمون نباشیم و چیزی که برامون بهتره نخوایم ، هیچکس به فکر ما نخواهد بود ! از اتاق فرمان اشاره میکنن وقت سخنرانی تموم شده ، حضار دارن گوجه و تخم مرغ پرت میکنن :)))))