دیرین دیرین
اینجا شازند است صدای ما را از خانهء توکا میشنوید :)))
آدم خیلی حال میده صبح زود راه بیفته برای سفر ، اینجوری کلی وقت اضافه هم میاری .. با اینکه اولین بار توکا رو از نزدیک میدیدم اما همین که اتوبوس پیچید تو ترمینال از دور شناختمش وقتی زیر سایه درخت نشسته و منتظر من بود ! وقتی هم بغلش کردم انگار که صد بار دیدمش :) دو سال دوستیه مجازی الان دیگه به واقعیت تبدیل شد ... یه خانواده گرم و یه مامان خنده رو که آدم کیف میکنه وقتی میبیندش :) از وقتی که تو خیلی از شهرهای ایران دوستهای خوب پیدا کردم ، به معنای واقعی حس میکنم همه جای ایران سرای من است
ملت با دستاشون قلب درست میکنن ما با پاهامون گل لاله :دی