حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۳۰
ارديبهشت ۹۵
آیا ارتقای طبقه اجتماعی فقط با ارتقای ظاهر محقق میشود؟ 
نه این یه مقاله اجتماعی نیست این فقط سوالیه که هر نصف شب و هر صبح کله سحر با شنیدن سر و صدای همسایمون از خودم میپرسم . خانواده ای که ٥ نفری در یک آپارتمان ٥٠ متری زندگی و چه خوشحال باشن چه ناراحت و خشمگین به معنای واقعی واسه همهء اهالی طبقه ،مزاحمت ایجاد میکنند. در مدت یکسالی که اینجا همسایشون هستم یا از غریو شادیشون یا از نعرهء خشم و ناسزاشون بهرهء وافر بردم. همین دیشب مهمون داشتن ، تازه ساعت ١١ اومدن خونشون، موقع ورود همه فهمیدن اینا مهمون دارن بعدم که در طویله رو کوبیدن بهم! کلا از آروم بستن در چیز زیادی نمیدونن!!! مهموناشون مثل اینکه سفر کوتاهی به خارج داشتن و تازه برگشته بودند ( احتمالا یکی از دخترهای نامزد یا ازدواج کرده شان) ، تا ساعت ٢ نصف شب داشتم خاطرات با شور و هیجان تعریف شده شون رو که تقریبا با جیغ ، بیان میشد ، گوش میدادم . بعد هم طبق معمول بدرقه های نیمه شبانهء نیم ساعته در راه پله همراه با داد و بیداد. صبح بعد هم با صدای زنگ موبایل یکی از دخترها که در آستانهء در ، داشت کفشش رو میپوشید و گوشی رو برداشت ، جیغ زد که دارم میام پایین ، ساعت ٦ صبح چشم باز کردم و تمام مدت فکر کردم لباسهای گرون قیمت و مد روز پوشیدن ، آرایشهای خیلی آلامد و هر روز موهای تا کمر بلند شده رو رنگ کردن،سلام نکردن و خیلی احساس باکلاس بودن کردن،  ارتقای فرهنگ نمی آورد؟ چرا نمی آورد ؟ چطور میشود اینطور چیزا رو خوب یاد گرفت و به دقت اجرا کرد اما نمیشه، فرهنگ رو یاد گرفت و ارتقا داد؟
به نظر من هیچ آدمی رو برای فقر اقتصادی هرگز نباید تمسخر کرد! چه اهمیتی داره اگه مادرِ خانواده لیف میبافه و میاره دم خونه همسایه ها واسه فروش یا با اینکه سنی نداره صورتش مثل پیرزنهای ٩٠ ساله چروک خورده ، اینکه هر روز دم درشون کفشهای مندرس شده اش رو میبینم ! اصلا فقر از سر و روی این زن بیچاره میباره برعکس دخترهاش یا پدرشون معتاده ، گاهی نئشه و خوش اخلاق گاهی خماره و راه میره و  فحش ناموسی رو میکشه به دخترهاش! هیچکدوم از اینا قابل سرزنش نیستن ، آدمها خودشون خانواده شون رو انتخاب نمیکنند ! اما رفتارشون رو چطور؟ با فقر فرهنگی چه باید کرد؟ چقد خوب میشد اگه یاد میگرفتیم ، همونجور که لباس شیک میپوشیم ، رفتار شیکی هم داشته باشیم! خیلی خوب میشد خیلـــــــی...
موافقین ۸ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۳۰
آزیتا م.ز

نظرات  (۱۵)

می بینم که درد دغدغه نمیذاره شب ها راحت بخوابید :)
پاسخ:
هر چی بیشتر کامنت شمارو خوندم کمتر فهمیدم درد دغدغه چیه
خدا رو شکر دچار آپارتمان نشینی نشدیم تا به حال. همسایه بد خیلی اذیت و آزارش زیاده تازه جرات داری بهشون بگی بالا چشمت ابروئه... رسما به فنا میری:/
اینا همش به خاطر بی اصالت بودنه... کسی که اصالت داشته باشه مایه دار باشه یا فقیر باشه بافرهنگه.
حالا خاطرات خارجه شون خوب بود؟:)))
پاسخ:
خب خداروشکر
اتفاقا یبار که من پشت بوم کار داشتم لتفاقی در پشت بوم محکم بهم کوبیده شد بعد اون بابای خوشگلشون اومد دم در که در پشت بوم رو اروم ببندید منم به خنده گفتم این همه ما شما رو تحمل میکنیم یه ٥ دقیقه هم شما ما رو نحمل کنید اقا این خمار بود یهو شروع کرد فحش دادن اصن نمیدونی ؛)))
اصالت رو خوب گفتی
خاطراتشونم مث خودشون بابا
خیلی جالب و تاثیرگذار بود
و چقدر من به بایگانی (Archive) شما حسودیم میشه...
پاسخ:
مچکرم :)
حالا ز چه روی حسودی مینمایی؟
احتمالا حواستون پیش توت فرنگیای پست قبلیه :)
پاسخ:
شما بیشتر حواستون اونجاس انگار :))
بعضیا واسه باکلاس بودن فقط پوست اندازی تو ظاهر رو نشونه باکلاسی میدونن :/ و متاسفانه بخش زیادی از جامعه هم با همین دید آدم ها رو میسنجن و هرچی بیشتر قیافه آرایش کرده ات با قیافه اصلیت فرق کنه باکلاس تر شناخته میشی :((((
رفتار هم که انگاری ارزش نداره و ملاک همون سانتی مانتال بودنه :|||
پاسخ:
تیپ رو با فرهنگ اشتباه گرفتن :/

تاسف آوره واق عن
یاد همسایه فضولمون افتادم که چون فکر می‌کنه از بقیه اهالی ساختمون بزرگ‌تره حق داره توی کار همه سرک بکشه :|
اگه بی‌خبرید این‌جا رو بخونید: http://1matarsak.com/post/121
پاسخ:
اخ اخ من قبلنا یه ساختمونی زندگی میکردم که مثلا مدیرش میدونست امروز هر کی ناهار چی داره :||| بعد از خلافکارها حق سکوت میگرفت :/// فکر کنم تو ارشیو راجع بهش نوشتم 

میخونم حتما
خداروشکر تو آپارتمان دووم نمیارم وهیچ وقت نبودم اگر روزی مجبور شم برم تو آپارتمان امیدوارم همسایه های خوب وارومی داشته باشم ّ
آدم های بی ملاحظه رو درک نمیکنم واقعا ، هرچند حتا همین همسایه های خونه های حیاط دار هم صداشون میاد ....
کاش حداقل فقر فرهنگی نباشه . فقر فرهنگی هم به اندازه فقر اقتصادی بده
پاسخ:
والا ما هم مجبىریم دووم بیاریم مجبووور خخخ 
همسایه بی ملاحظه خیلی بده خیلی
سلام
ههههه بامزه بود و البته تلخ مثل یه طنز فاخر
آفرین خیلی خوب گفتی آخرشو
و دیگر هیچ...!
پاسخ:
سلام
ولی خودم داشتم مینوشتمش اصلا حس بامزگی نمیکردم :|

ما تازه به زندگی آپارتمانی اومدیم...انقدر توی فیلماو اینور و انور شنیدم از این چیزها و بی فرهنگی ها که یه جور استرس و ترس مخفی نسبت به همسایه هامون دارم...
برای شروع هم اینروزا دقیقا این مواردی که گفتین رو اندکی ملایم تر داریم تجربه میکنیم، واقعا بعضی ها فقط به فکر شکم و ظاهر و خوش گذورنین و یه ذره فرهنگ و مراعات دیگران سرشون نمیشه، همه اش سرشون تو آهنگ و ماهواره و اینهاست...

منکه ساکت نبودم و برای شروع به صدای دوبس دوبسشون اعتراض کردم و اونهاهم خوشبختانه گوش شیطون کر تا الان صدای دوبسش رو کم میکنن :))
(ولی از اون روز میترسم که تذکری بدی و بگه: برو بابا...چون دیگه هیچ کاری از دستت بر نمیاد)
پاسخ:
باز من صدای موسیقی رو راحتتر تحمل میکنم تا دعوا و خاطره و جیغ و فلان ...
اکثرا بعد از تذکر بدتر هم میشه :/
بعد از مدت ها سلام
واسه این پست نمیتونم سکوت کنم. بذار منم درد دل کنم هر چند دردی دوا نمیشه
1- دقیقا امروز من آدامس شیک خوردم. (کم آدامس میخورم اما امروز لازمم شد، در کابینتو باز کردم و گشتم و گشتم تا به یه آدامس خشکیده شیک رسیدم و غنیمتم بود)

2-صبح با صدای مبل جابه جا کردن طبقه بالایی بیدار میشم و با صدای دار قالی!!!! روز رو به شب میرسونم و یاابالفضل از شب. که نوه گرامی همسایه بالایی همیشه خونشونه و همییشه در حال دویدن و یا بهتره بگم یورتمه رفتن تا 1 نیمه شب! من نمیدونم چه جونی داره این پسر. اتراض هم میکنیم میگن بچه س! گاهی به مرز جنون میرسم

3- چند روز پیش همسایمون دنده عقب گرفت و زد به ماشینمون! از اون شاسی بلند خارجی ها بود. آقاهه اومد دست به یقه با برادرم!!!! پیاده شم که اعتراض کنم، خانمش اومد پایین و کولی بازی و داد و بیداد. که واقعا در شان خودم ندیدم چیزی بگم! بعدشم پسرشون اومد و .... .مونده بودم یه خانواده چقدر میتونن بد دهن و کولی باشن.

4-احساس بافرهنگی نمیکنم با این دو تا مثال! اما خداییش سعی میکنم مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکنم و ادب رو رعایت کنم.
پاسخ:
عه سلام :)
وای همسایه بالا سر که نگو
ما یبار داشتیم این بچش وقت و بی وقت میدویید حالا من در طول روز رو کار نداشتم ١٢ شب به بعد اوج میگرفت ، بعد یه چیز سنگینم داشت هی تاپ مینداخت رو زمین صدای توپ بولینگ میداد ! بعد من یه بار رفتم تذکر دادم گفتم من میگرن دارم تو رو جدتتون حداقل اون توپ بولینگ رو زمین نمدازید ولی بی تاثیر بود تقریبا :/
ما اپارتمان نشین نیستیم،خونه مون ویلایی و یکسالی میشه لاین پشتی مون یه خانواده پنج نفره زندگی میکنن و یکساله از دست شون آسایش نداریم،عرض کنم شام و ناهار و صبحانه توو حیاط میخورن ! صدای ظرف شستن شون که گوش فلک کر میکنه،یه دختر دبیرستانی هم دارن همیشه یا آواز میخونه یا صدای اسپیکرش بالاست، یا با صدای بلند میخندن، فقط سه ماه زمستون که هوا سرده به همسایه ها مرخصی میدن.
خلاصه اینکه درد تو درد مشترک ماست...
پاسخ:
همسایه های شما هم از اون نوبرها هستن :/ خونه هم ویلاییه نمیشه ادم هیچی بگه :/
با اینکه ما ویلایی هستیم ولی همسایه مزاحم زیاد داریم
چند باری بلا نسبتت درست و حسابی سگ شدم الان بزرگ و کوچیکشون من رو می بینن می ترسن
پاسخ:
فکر میکنن عزرائیل اومده مثلا :)))
ماام آپارتمانیم حالا خدا رو شکر صدا از خونه ها همسایه ها نمیاد چون فاصله واحدا زیاده
اماااا امان از پارککککک ماشین که چند تا از همسایه هامون دقیقا طوری ماشینشونو پارک میکنن که هیچ طرفش نمیشه ماشین گذاشت و باعث آوارگی آدم میشن
نمی دونم فهمیدن این موضوع انقد سخته البته تذکرم دادیم توجه نکردن
پاسخ:
اخ اخ این پارکینگم خودش معضلیه..
کمپلکس توحّش ... خدا صبرتون بده
احتمالا کفشاشونو میزارن بیرون در آپارتمان ...بدون جا کفشی
پاسخ:
زدین تو هدف :))))) دقیقا همینطوره 
مثل همسایه روبرویی ما که بهش گفتیم مرد حسابی صبح کله سحر میخوای از خونه بزنی بیرون در کاپوتتو بهو ول نکن تو هوا و شتلققق بکوبونش !! به فکر ما نیستی ۷صبح زابراه میشیم به فکر در کاپوت ماشین خوت باش که دو روز دیگه به لق لق میفته!!
بعد از فردای تذکر در کاپوت رو حتی محکم تر تو هوا ول میکرد :|
ولی چون مستاجر اونجا بود و وقتی خبر به گوش صاحبخونه رسید اومد گوششو پیچوند که ما چندین و چتد ساله تو این کوچه همه باهم همسایه ایم هیچکس از کسی شکایتی نداشته!! بعدم با تهدید به خالی کردن خونه آدم شدن :دی
پاسخ:
این قصه رو واسم تعریف کرده بودی :/
خاک تو سرش واقعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">