حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo

۴۲ مطلب با موضوع «مینی مال» ثبت شده است

۲۳
دی ۹۲

در رو که باز میکنه همچیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن با انرژی میگه سلام آزی جونم

(اینجوری بخونید: سلّــــــــــــام آززززززززززی جونــــــــــــم) که آدم دلش میخواد خوب :(





+اسم زنِ همسایمون آزاده است!

+اونم که بهش سلام میکنه، شوهرش امیرِ!

+قبل از اینکه من بیام این ساختمون همین امیر، مدیر ساختمون بود! اما همون ماه اول که من اومدم...همسایه ها به زور عوضش کردن! میگفتن پولهارو میخوره میبره خرجِ آزی جونش میکنه :/

+دلم میخواد یکی هم منو صدا کنه...همینجوری با همین شور و ذوق :) خواستۀ زیادیه؟

+گاهی تو راه پله یهو داد میزنه آزی...من اینجا تو خونه سرمو بر میگردونم! مسخره است نه؟ :)

+البته میدونید که آزیِ اصلی منم که آزیتام، اونی که آزاده است آزیِ تقلبی محسوب میشه! :)))

+امروز نریمان پسرِ اون یکی همسایمون،سرش از در آورده بود بیرون،تو راه پله صدای خروس در میاورد! بمیرم واسه این بچه های اینجا که از تو خونه بودن میپوسن اصن یه وضی :|

۳۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۱۶:۰۷
آزیتا م.ز
۱۸
دی ۹۲

اصن میخوام یه وبلاگم بسازم به اسمِ

چُس ناله هایِ آزیتا

والا

خوب گاهی دلم میخواد !

نمیشه اینجوری که!



+دستم درد میکنه ،تقریبا از کار افتاده! کل بدنم کوفته است...کبود کبود.....اینا همه به درک!!! ناخونام که شکسته رو بگـــــــــــــــــــــو.......

۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۹
آزیتا م.ز
۱۲
مرداد ۹۲

امروز.....امروز.......

.

..

.

..

.

..

مطمئنم امروز یکی خیلی تو فکر من بوده! یعنی گاهی ذهنش مشغوله من بوده! مطمئنم! آزی سنسورهای قوی داره! آزی اشتباه نمیکنه!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۰۲
آزیتا م.ز
۱۰
مرداد ۹۲

اینجا نشستم...کلی کار واجب و غیر واجب هست که باید انجام بدم...از گشنگی هم دارم میمرم واقعا...البته روزه ام نیستم که انگیزه ای واسه تحمل گشنگیم داشته باشم!

.

.

.

اما همچنان اینجا نشستم!!!چرا خدا؟؟!!!!من از کی از دست رفتم؟؟!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۵۵
آزیتا م.ز
۰۹
مرداد ۹۲

دوست داری با دوست من ،که دوست داره با دوست تو ،دوست بشه ، دوست بشی؟؟؟

این اون وقت یعنی چی؟؟!!! بچه بودیم میگفتیم!



* دیشب 1 خواب خیلی بد دیدم.....هنوز صحنه اش جلو چشممه!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۵۴
آزیتا م.ز
۰۲
مرداد ۹۲

آرزویم 1 بار کلیک کردنو چشم بهم زدنی باز شدنه 1 صفحه وب است...همین فقط!!!!

آرزوی زیادیست؟؟؟!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۵۲
آزیتا م.ز
۲۰
ارديبهشت ۹۲

تنها عذر موجّه خدا این است که وجود نداشته باشد!

(مارک تواین)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۲۶
آزیتا م.ز
۱۷
آبان ۹۰

مورچه ای برعکس...تیک تاک ساعت...خانه ای پر ازخوابهای کسل بعد از ظهر...برش سنگ نما چند خانه آن طرف تر...تر،تر،چشمانم!و امیدی که نیست...کمرم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۷ آبان ۹۰ ، ۰۷:۲۱
آزیتا م.ز
۲۴
مهر ۹۰

شکمی گشنه،دهانی بسته

چشمهایی باز،کمری خسته

قلم،از دستانم کار شسته

اینجا نشستم تو روح هر چی پُسته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۴ مهر ۹۰ ، ۰۷:۱۴
آزیتا م.ز
۰۹
مهر ۹۰

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم!

مشروط بر اینکه غوره ای هم باشه و گرنه بالا سر قبری که مرده توش نیست گریه،چه فایده؟؟!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۹ مهر ۹۰ ، ۰۷:۰۶
آزیتا م.ز