حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا

حرفهای شاید بی پردۀ آزیتا Instagram
بایگانی
آخرین نظرات
پیام های کوتاه
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۰۹
    Boooooooo
۱۵
آذر ۹۳

٥ روزه از خونه بیرون نرفتم ، این یعنی ٥ روزه که آدم ندیدم، یکی از سرگرمیهای من نگاه کردن به آدمهاست، بچه که بودم هم این کارو میکردم با این تفاوت که تو خیالم واسه هر کدومشونم یه زندگی تجسم میکردم ، اما الان فرق کرده، الان مصرانه باور دارم که ظاهر آدم هیچ ربطی به زندگیشون نداره، همونطوری که کسی نمیتونه از روی ظاهر من  حتی یه درصد از زندگیه منو حدس بزنه منم نخواهم تونست از روی ظاهر بقیه این کار رو بکنم! اما هنوزم تو ذهنم با آدمها بازیِ ذهنی دارم، نگاشون میکنم و سعی میکنم حدس بزنم شخصیتشون چجوریه؟ یا الان خوشحالن ، ناراحتن و یا احتمال داره به چه چیزهایی فک کنن، اینایی که دارم میگم با دیدنِ هر آدمی شاید مثلِ یه فِلَش از ذهنم بگذره و نه اینکه من بشینم و با جزئیات بهشون فکر کنم، اما سالها نگاه کردن به آدمها منو به این نتیجه رسونده که آدمها اونقدرهایی که خودشون فکر میکنن و یا اینکه میخوان پیچیده نیستن، رفتار همشون از چند تا الگو پیروی میکنه و میشه هر کدومشون رو تو یه دسته ای قرار داد ! تعداد آدمهایی که من میتونم راحت باهاشون ارتباط برقرار کنم خیلی زیاده، من بخاطر رفتار انعطاف پذیرم با قشر پر جمعیتی از آدمها میتونم ارتباط خوبی برقرار کنم، این موضوع رو میشه با نگاه کردن به دوستانِ صمیمیم متوجه شد، اونا هر کدومشون واسه خودشون یه سازی میزنن!البته یه تعداد بسیار بسیار اندک هستن که هیچ رقمه من باهاشون جوش نمیخورم و البته چون بسیار اندک هستن ، توی آمار ، میشه بعنوان دادهء پرت حسابشون کرد و نادیده گرفتشون :))



دو ، سه هفته پیش 

فرهنگسرای نیاوران


 دکتر طب سنتی ای که پیشش میرفتم یبار بهم گفت تو معتدل الطبعی درست مثل خاکشیر، یجا میتونی قابض باشی یجا میتونی مسهل :))) نمیدونم این صفت خوبیه یا نه! اما این صفت میتونه به آدم احساسِ تنهاییِ بیشتری بده،بعله درست بر خلافه چیزی که به نظر میاد، چون بعد از یه مدتی دور و برِ خودت رو نگاه میکنی و میبینی تو با هزار و یک مدل آدم ، دوست و رفیقی ولی در نهایت خودت تنهایی ، تو همهء اون گروهها و طبقه بندیها تو رو راه میدن اما در نهایت تو به هیچکدوم تعلق نداری، تو میمونی یه مُشت اخلاق و عقاید و باورهای مختص به خودت و یه طبع خاکشیر گونه... 
٥ روزه از خونه بیرون نرفتم ، ٥ روزه که فقط مسیر رختخواب ، دسشویی رو طی کردم، الان انتظار ندارید که واستون شاهکاره ادبی خلق کنم ؟ :))) از همین خلط مُسهل و قابض و خاکشیر و آدمها خودتون یجوری سر در بیارید بهتره :)))
موافقین ۲ مخالفین ۱ ۹۳/۰۹/۱۵
آزیتا م.ز

نظرات  (۱۵)

 یکی پیدا میشه که مثه آزی خاکشیر؛ یکی هم پیدا میشه مثه من که ماستِ.سرد ِ سرد..
پاسخ:
الهییییی تو کجاش سردی؟؟؟ از این دور که خیلی حرارت داری :*
هه چه باحال...! :)
این خیلی خوبه ک میتونی با خیلیا کنار بیای و حداقل تحملشون کنی....!
من ک خودم شخصا اصن ثبات شخصیتی ندارم!!!!!!! خخخخخخ مث مرد هزار چهره میمونم!
ولی اینو تجربه بم ثابت کرده ک ربطی ب شخصیت آدما نداره...!
همهههههه خاصن .... افکارشون و چهرشون و ...!
و همه ی وقتایی شدیدا احساس تنهایی میکنن....!
ینی تا الان حتی یک موردم مثال نقض نیافتم!!!!! :)
هرچی طرف شیطنتش بیشتر باشه این احساس تنهاییشم بیشتره!!!!!!!
هعی...... خخخخ من ک خودمم خودمو نمیشناسم!!!!!
سرشار از تناقضم!!!!!!! ینی ب طور همزمان هم عاشق تنهایی و سکوتم
هم شلوغی و شیطنت و تاصب حرف زدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ:
ولی من به این اعتقاد ندارم که همه خاصن، درسته که همه منحصر بفرد هستن اما لزوما خاص نیستن
در مورد احساس تنهایی هم درست میگی همه یه موقعیهایی دارن اما تنهاییهام جنسهای متفاوتی داره از نظر من :)
منم دقیقا اون حس تو رو دارم وقتی تنهام دلم شلوغی میخاد اما وقتی یه مدت حرف میزنم و تو شلوغی ام کلافه میشم و دلم تنهایی میخواد
هه... راجب اون نگاهت ب آدمای دور و برتم!
منم وقتایی ک اعصاب داشته باشم تفریحم نگا کردن ب ملته !!!! :)
خیلی جالبه!!!! این ک آدم خودشم نمیتونه بشناسه چ برسه ب کسای دیگه!!!!!!! :)
پاسخ:
اره خب :)
ولی من خودمو خوب میشناسم منتها بروز نمیدم ؛)
این طبع خاکشیریتم والاع قشنگ مینویسه,والاع:)))))
پاسخ:
والاع موتوشکر :)
عسکه هم قشنگ شده:*
پاسخ:
ملسی عجیجم :*
۱۵ آذر ۹۳ ، ۲۱:۴۳ مهندس جون
تو قابض باشی مسهل باشی خاکشیر باشی واسه ما عزیزی :************ این همه فدایی داری بابا کی گفته تنهایی
پاسخ:
ای جونم :))) فدا مدایِ فداییا ، دور از جونت :*
هنوز مشکل برون روی ات خوب نشده؟
الهی بگردم! چقد گناه داری. چیزی ازت باقی مونده اصلا؟
مطمئنم این چند روز حسابی باید و نبایدها رو خوندی و رعایت کردی 
فقط محض یادآوری: آب زیاد بخور جانم، موقع اسهال بدن آب زیادی از دست میده 
مراقب خودت باش زود خوب شی
پاسخ:
والا اونقد زشت شدم ، پوست کدر زیر چشمها گووووود ، صورته لاغر :/ حالا از امروز یکم بهترم 
بعدم دیگه همه مودونن وقتی اسهالن باید اب زیاد بخورن خخخخخ منم خودمو بستم به تانکر :)))) مرسی ریما جون
 هه منظور منم از خاص همون منحصر ب فرد بود!!!!!!!
ولی چون ادبیاتم داغوووووووووووونه نیتونم کلمه ی مورد نظرمو بیابم!!!!!!!
خخخخخخخخخخ!
خوش ب حالت باو! من بضی از اطرافیانمو از خودشونم بهتر میشناسم ولی خودمو اصننننننن! :)

پاسخ:
من خودمو خیلی خوب میشناسم و اتفاقا معمولا آدمهای اطرافمم زود میشناسم البته نه تا فیها خالدون اما بطور کلیشون رو زود درک میکنم
راسی این تیریپ و عکستونم بسیار زیبا است!!!!!!!!!! :)
هه ......!
پاسخ:
چشاتون زیبا میبینه موتو شکر :)))
مواظب خودت باش نگرانتم
پاسخ:
وااااااا
چرا اون وقت؟ از چ نظر نگرانی شما واسه من؟
آزیتا وقتی سعی میکنی شاهکار خلق نکنی، میشه شاهکار. یه اثر خوب نبود ولی اینکه تونستی شرح حالت رو به خوبی توصیف کنی پس یه نوشته ی موفق بود.
منم عقیده دارم خاک شیر بودن خوب نیست. اینکه معلوم نباشه قابضی یا مسهل. به نظرم تو تکلیفت با خودت روشنه.. من که اینطور میدونم. پس خاکشیر نیستی. بیشتر به نعناع خشک ممونی. :))
پاسخ:
من تکلیفم با خودم روشنه منتها وقتی یه فرد جلوم قرار میگیره و من میخوام باهاش ارتباط برقرار کنم مثل آب رفتار میکنم ...شکل ظرف طرف رو به خودم میگیرم در حالی که ماهیتم هیچ تغییری نمیکنه.. و اینجوری میشه که همۀ آدمها ارتباط با من به مذاقشون خوش میاد ... منظورم این بود وگرنه منظورم سیب زمینی بودن نبود :)))
آخه گفتی چند روزه مریضم، به عنوان به مخاطب وبلاگت نگرانت شدم. دیگه وا گفتن نداره.

پاسخ:
خب آخه اون موقع که نگرانم شدی دیگه خیـــــــــــــــــــــلی وقت بود از روزهای حاده مریضیم گذشته بود :))
شما ببخشید که من نمیدونستم
پاسخ:
:)
۱۶ آذر ۹۳ ، ۲۰:۵۷ مثلث برمودا
من اصلا به چهره آدما نگاه نمیکنم . البته تصویر شناسیم اصلا خوب نیست
اما گاهی وقتها بعضی از شخصیتها رو که خیلی دوس دارم
توی رویا خودمو جای اون تصور میکنم . یا اصلا با اون توی افکارم رابطه برقرار میکنم . اونم شخصیتی که چند بار دیده باشمش
پاسخ:
من حتی گاهی خواب آدمهایی که هیچوقت ندیدم رو میبینم و اتفاقا اونایی که دوسشونم دارم خیلی صمیمی :))))
۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۳ هَشت حَرفی
غیر از صورت و حرفاشون و زبان بدنشون از کفشاشونم چیزای خوبی میشه فهمید :) 
پاسخ:
راجع به کفشها قبلا پست مفصلی نگاشته بیدم :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">